در کـ ـافه...
کنـج دیـــوار...
روبـه روی هـ ـم...
خوب شـد " قهـ ـوه مان " را نـخوردیم...
"حرفـهایمان " به انـدازه ی کافـی " تـلخ " بـود...
باید دستتو بذاری رو شونه بعضیا
بگی : نه خوشم اومد
از اونی که فکر میکردم آشغال تری !
جدی نگران من نباش
من تنها نیستم
بالشتم .......
هق هق سکوتم ......
لرزش دستام..........
همه هستن تنها نیستم..........
☠ ایـטּ روزهــ ــآ سـُرعَـتــِ تــَکثیرِ عـَوضـــ ـ ـــے هآ ☠
☠ اَز بآکتـــــ ــــرے هآ هـَمـ بیشتــَر شـُده ☠
داستانی به بلندای شنگـــول و منگــــول هم نمیتوانـ نوشتـ
, چِه برسَد به شیرین و فرهاد ...
آدامسمو با اون همـه “ شیک ” بودنش
بعد نیم ساعت زیر کفشم له میکنم
تو که جای خود داری