دانشجوی کاردانی معماری به طراحی علاقه زیادی دارم گیتار زدنمم بد نیست شما چی؟

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+3

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 8583
mohsen
74 پست
1369-02-08
حالت من: خوشتیپ
فوق ديپلم
دانشجو معماری
اسلام
ايران - تهران - دانشگاه آزاد تهران شرق
مجردي
نرفته ام
نميکشم
ندارم
گیتار 3dmax
i5
405
180 - 75
www.mohsen_21 farahni@gm..
09123992365

دوستان

(29 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(5 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

mohsen
mohsen
ساعـت کـه زنـگ مـی‌زنـد ... مـُدام بـه ایـن فـکر مـی‌کنـم کـه تــو از سـاعت هـم کـمتـری ...؟!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/29 - 20:27
+7
mohsen
mohsen
زن: من بر خلاف تو هميشه موقع شنا سرم از آب بيرونه. شوهر: آخه عزيزم، چيز سبك هميشه روي آب مي‌مونه!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/26 - 00:03
+4
mohsen
mohsen
تركه تو روزنامه يك آگهي استخدام ميبينه كه: به يك مهندس كامپيوتر مجرب و باسابقه نيازمنديم. خلاصه فرداش كت شلوار ميپوشه و اساساً تيپ ميزنه و پاميشه ميره واسه مصاحبه. اونجا يارو ازش ميپرسه: شما مدركتون از كدوم دانشگاهه؟ تركه ميگه: ايلده من مدرك ندارم كه! يارو تعجب ميكنه، ميگه: پس حتماٌ سابقة كارتون زياده... قبلاٌ تو كدوم شركت كار ميكردين؟ تركه ميگه: والله من شركت مركت بيل‌ميرم! پدر مرحومم يك سوپرماركت داشت، منم همونجا كار ميكنم!! يارو شاكي ميشه، ميگه: مردك! تو اصلاٌ بلدي كامپيوتر رو روشن كني؟! تركه ميگه: والله نه!! مرده قاط ميزنه، ميپرسه: پس اومدي اينجا چه غلطي بكني؟! تركه ميگه: ايلده من فقط اومدم بگم كه دور من يكي رو بايد خط بكشيد!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/25 - 18:13
+1
mohsen
mohsen
چه بودم محله مون یه سوپری داشت به اسم فرهنگ یه روز میخواستم برم ۴ تا چیتوز طلایی بخرم بابام گفتن حالا که داری میری بپرس برنج لنجون، پنیر فله ای، روغن حیوانی و ماست گوسفندی اگه برام آورده عصر برم بگیرم. من رفتم مغازه من:سلام آقای فرهنگ ماست گوسفندی دارین؟ آقای فرهنگ: سلام آره پنیر فله ای هم دارین؟ آره روغن حیوانی هم دارین؟ آره برنج لنجون هم دارین؟ آره من: ۴ تا چیتوز طلایی بدین لطفا آقای فرهنگ: {-13-}{-13-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 21:24
+2
-1
mohsen
mohsen
روی قلبی نوشته بودن شکستنی است مواظب باشین ، ولی من روی قلبم نوشتم شکسته است ، راحت باشید !
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 18:09
+2
mohsen
mohsen
یه بار چهارتا لور سوار اسانسور میشن هر کاری میکنن اسانسور حرکت نمیکنه بعد یه اقایی با کیف سامسونت وکت وشلوار می اد اسانسور راه می افته میگن بعد با هم می گن به سلامتی اقای راننده صلوات
دیدگاه  •   •   •  1390/10/22 - 20:37
+3
mohsen
mohsen
قلمراد می خواسته از همسایه شون نردبون قرض بگیره با خودش فکر می کنه ، میگه : الان اگه برم بگم نردبونتون رو بدین شاید همسایه بگه نردبون ما کوتاهه ، یا بگه نردبون ما شکسته ، یا بگه نردبون رو به یکی دیگه قرض دادیم. خلاصه می ره دم خونه همسایه در می زنه همسایه میاد دم در میگه : بله بفرمایید… قلمراد میگه : برو بابا شما هم با این نردبونتون !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/15 - 01:11
+1
mohsen
mohsen
توانا بُوَد , هر که ‘ دارا ‘ بُوَد ….. زِ ‘ ثروت ‘ دلِ پیر , بُرنا بُوَد به ثروت هر آن ابله بی سواد …… به نزد کسان ، به به ! چه آقا بود .
دیدگاه  •   •   •  1390/10/14 - 10:05
+1
mohsen
mohsen
نابینا و ماه نابینا به ماه گفت: دوستت دارم . ــ ماه گفت: چه طوری؟ تو که نمی بینی . ــ نابینا گفت: چون نمی بینمت دوستت دارم . ــ ماه گفت: چرا؟ ــ نابینا گفت: اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم.اینو حمید برام فرستاده اما خالی از لطف نیست باز نشرش کنم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/12 - 00:03
+3
mohsen
mohsen
تجربه بهترین چیز در زندگیست اما گاهی اوقات مصلحت بر آن خیره گردد زمین و آسمان بر آن چیره گردد
دیدگاه  •   •   •  1390/10/10 - 12:31
+1
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر