نیوشا
بــه بـــــودن هـــا ، دیـــر عـــادت کن... ! و بــه نبــودن هـا ، زود ...! آدم هــا ،نـبودن را بهـتر بلـدنـــد ....!
نیوشا
ناگهان ...آرام و بی صدا ...دست بر چشمانت میگذارد...و مثل همیشه....پیش از آنکه نامش را حدس بزنی.....بازی تمام میشود
نیوشا
مرد ها ، اسمشان به سنگدلی معروف است .. زن ها ، به آهن پرستی .. مرد ها و زن ها ، هر دو انکار می کنند ..!! هر دو تنها می گذارند و از تنهایی می نالند .. جمله دوستت دارم شده است جمله ی فرار ، بشنویم ، فرار می کنیم ..! اماهر دو گریه می کنند ، دختر ها بلند ، پسر ها بی صدا ..! هر دو به دنبال کسی که تا ابد تنهایشان نگذارد .. مرد ها تا مانکن ببینند تنها می گذارند ! زن ها تا شاهزاده ای سوار بی ام و ....
نیوشا
تنـهـــايي خيــــلي خوبـــــه امـــا
دونفـــــرش
نیوشا
کاش می فهمیدی .... قهر میکنم تا دستم را محکمتر بگیری و بلندتر بگویی: بمان... نه اینکه شانه بالا بیندازی ؛ و آرام بگویى: هر طور راحتى !!!
نیوشا
من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم .