هـــیس! دخترها فریاد نمی زنند!!

امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+22

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 18957
binam
154 پست
زن - مجرد
1369-08-25
حالت من: آروم و عادی
ليسانس
اسلام
ايران - تهران
با خانواده
فناوری اطلاعات
خدا
n70
s_hosseinza69@yahoo.com

دوستان

(39 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(11 گروه)

برچسب ‌های شخصی

برچسب ‌های کاربردی

binam
binam
دخترعموم واسش خواستگار پیدا شده اونم 2تا
مامانش رفته به عموم میگه
واسه دخترمون خواستگار میخواد بیاد!
عموم اصن نپرسید کی هست از کجاست؟
یدفه برگشت گفت
فعلا که ماه رمضونه نیستیم داریم میریم مهمونی خدا
باشه بعد از عید فطر
من :|
دختر عموم :(
زن عمو {-36-}
عموم{-26-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 00:59
+5
binam
binam

گناهانم بر خوبی هایم غلبه کرده اند
به هر عالمی رسیدم گفت رمضان!!!
دربهای بهشت باز شده است!
اما با چه رویی باید وارد شد؟!
از دستان آلوده ام شرمنده ام تا دربهای تورا بکوبم
سر به پایین
و با چشمانی خیس
در ندای دلم میگویم
اللهم اغفر لی الذنوب
الهی العفو
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 00:58
+4
binam
binam
خدای من همه جا غریب هستی اما باز هم همه را به مهمانی دعوت میکنی
ماه مهمانی توست
لباس مناسب ندارم
از بدی اعمالم لباسهایم چرک شده اند
دلم آلوده است
خودم را دلخوش به نور رحمت تو کرده ام
تو مرا دریاب که بهترین پروردگار جهانیانی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 00:50
+4
binam
binam
ماه مهمانی خدا بسیار نزدیک است
آنانکه کینه دارند میبخشند
آنانکه ناامید اند امیدوار میشوند
و آنانکه گنه کارند بخشیده میشوند
خدایا
به حرمت تمامیه کسانی که دوستشان داری
این ماه رمضان را بر تمامی ما گوارا و با معرفت بگردان


آمین
دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 00:25
+5
alireza
alireza
خواهم که در این میکده آرام بمیرم
گمنام سفر کرده و گمنام بمیرم
عمری است مرا مونس جان نام حسین است
دل خواست که در سایه این نام بمیرم

[لینک]
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 20:00
+11
باز نشر توسط onlyalone و 2 سایر کاربران
binam
binam
در CARLO
داستان من و تو از آنجا شروع شد که پشت شیشه ی بی جان مانیتور به هم جان دادیم … !

با دکمه های سرد کیبُرد ، دست های هم را گرفتیم و گرمایش را حس کردیم …!

با صورتک ها ، همدیگر را بوسیدیم و طمع لب هایمان را چشیدیم …!

آهنگی را هم زمان با هم گوش کردیم و اشک ریختیم …!

شب بخیر هایمان پشت خط های موبایلمان جا نمی ماند …!

امروز داستان برگشت …

آغوش هایمان واقعی ، بوسه هایمان حقیقی ، اما با این تفاوت که دیگر من و تو نبودیم ، هر کداممان یک “او” داشتیم ...!

پشت شیشه ی سرد مانیتورم ، دلم لک زده برای یک صورتک بوسه ….!

لک زده برای یک آهنگ همزمان …

لک زده برای یک شب بخیر …
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 13:52
+5
binam
binam
این روزها

دلم اصرار دارد فریاد بزند!
اما من جلوی دهانش را میگیرم
وقتی میدانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد!


این روزها
من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام !

تا آرامش اهالی دنیا خط خطی نشود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 13:45
+5
binam
binam
در CARLO
ڪـآش مـےشـُـد !!

روے یـڪـ تڪـﮧ ڪـآغــذ بنــویـســے ..

تــَع ـطـیـل اَسـتـــ ..

و بچـسبـآنــے پـشت ِ شےـشــﮧ اَفڪـآرتـــ ..

بــﮧ خــودتــ استـرآحـتـــ بــدهـــے ..

درآز بڪـشــے ..

دسـتــ ـهـآیتــ رآ زیــر سـرتـــ بگــذارے ..

بــﮧ آســمـان خـیـرهـ شَــوے ..

در دلتـــ بخـنــدے ..

بــﮧ تمـام اَفـڪـآرے ڪـﮧ ..

پـشت ِ شےـشــﮧ ذهـنتــــ

صـفــ ڪشیـده اَنــد ..

آטּ وقتــ بـآ خودتــ بگویـے ..

بــذآر منتـــظـر بمـونــن !!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 13:38
+6
saman
saman
در CARLO
نبودی من برایت گریه کردم

برای غصه هایت گریه کردم

من امشب بغض تلخم را شکستم

نشستم بی نهایت گریه کردم

چو در پسکوچه های چشمم امشب

ندیدم رد پایت گریه کردم

تو کوهم بودی و هستی کجایی؟

که من برشانه هایت گریه کردم

بگو ای آسمان با او که امشب

به یادش پا به پایت گریه کردم

چو بودی گریه میکردی به حالم

نبودی من به جایت گریه کردم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 13:32
+6
باز نشر توسط onlyalone
binam
binam
زن:غذا خوردی ؟
مرد:غذا خوردی ؟
زن:دارم از تو میپرسم
مرد:دارم از تو میپرسم
زن:ادای منو در میاری ؟
مرد:ادای منو درمیاری ؟
زن:بریم خرید ؟
مرد:غذا خوردم
4 دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 01:04
+7
صفحات: 6 7 8 9 10 پست بیشتر