از یک نفر گاهی بُتی میسازیم آنقدر بزرگ که ، از ابراهیم هم کاری بر نمی آید

رفاقت معرفت میخواد...وگرنه با یه استخوان صد تا سگ رفیقت میشن!!!

باحاله بخونین...

آقای مجری: واسه چی در ُ باز گذاشتی؟
فامیل دور: واسه بهار.

... از در بسته دزد رد می‌شه ولی از در باز رد نمی‌شه.
وقتی یه درُ باز بذاری که دزد نمیاد توش. فکر می‌کنه یکی هست که درُ بازگذاشتی دیگه... ولی وقتی در بسته باشه، فکر می‌کنه کسی نیست ُ یه عالمه چیز خوب اون‌تو هست ُ میره سراغشون دیگه... در باز ُ کسی نمی‌زنه.. ولی در بسته رو همه می‌زنند. خود شما به خاطر این‌که بدونی توی این پسته دربسته چیه، می‌شکنیدش.
شکسته می‌شه اون در.
دل آدم هم مثل همین پسته می‌مونه.
یه سری از دل‌ها درشون بازه. می‌فهمی تو دلش چیه. ولی یه سری از دلهاهست که درش بسته‌اس.
این‌قدر بسته نگه‌اش می‌دارند که بالاخره یه روز مجبور می‌شند بشکنند و همه‌چی خراب می‌شه.

آقای مجری: در دل آدم چه‌جوری باز می‌شه؟
فامیل دور: در دل, با درد دله که باز می‌شه.

سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛

ابــراز احســاســات زیــاد از حــد ،
بــعضی هــا را ،
بـــی حــس مــیکند !

عشق فقط عزیزمو دوستت دارم نیس...!
عشق اینه که تو هر شرایطی باهاش باشی حتی اگه نفهمه

خیلـی وقتهـــا ،...

خیــلی دیــر آدمهـــای اطــرافــتــ را مـی شنــاسـی ...

آنــوقــت تــازه یــاد مــی گیـــریــ بــه خیلـــی هــا بگــویــی ...

لطفــ ـــا جلـــوتــ ـر نیــ ــا...

بنده ای خدا را گفت : اگر سرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا كنم؟...

خدا گفت: شاید نوشته باشم هرچه بنده ام دعا كند....

به سلامتی اونی که واسه رفتنش گریه کردی …
اون رفت واسه رفیقاش تعریف کرد باهم خندیدن …

آهای سیزدتون بدر

دشمناتون در به در

رفقاتون گل به سر

گرفتاریاتون زود بدر

خوشیهاتون هزار برابر