Romantic
دسته:فاقد دسته بندی
30 کاربر

187 پست

       
جملات عاشقـــــونه

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

Romantic

گروه عمومی · فاقد دسته بندی· 30 کاربر · 187 پست
ronak
ronak
در Romantic
شکستم نه آن زمان که رفتی .. همان وقت که گفتی می روی ..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 16:02
+3
ronak
ronak
در Romantic
من خوبم ...خسته نیستم ... فقط گاهی دستم به این زندگی نمی رود !!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 16:01
+3
ronak
ronak
در Romantic
هیچـــ كســ ویرانی ام را حســـ نكرد روز رفتنــــــــت را به خاطــــــــــر داری ؟ کفــــــش هایــــت را بغل کــــــــرده بــــودی . . . مبـــــادا صدایـــــش گوش هایـــــم را آزار دهـــــــــد ! ! ! نـــــوک ِ پا ، نـــــوک ِ پا دور شــــدی از همیـــــن گوشــــهـ کنــــار . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 16:01
+3
ronak
ronak
در Romantic
گمـــــــــان می کـــــردم وقتــــــــی نبــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــاشم دلـــــت می گیــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــرد 1 روز 1 ماه 1 سال از رفتنــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــم می گذرد . . . چه خیـــــال ِ بیهوده ایـــــــ وقــــتی دلت با دیگریســــــــت ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 16:00
+2
ronak
ronak
در Romantic
مـَــن .. طَعـــم شیرین یافتن را در طَعم تلــخ از دَستــــ ـــ ـ دادن یافتــَـم و در این میان سَهم من تنهـــــا یک یادَتـــ ـــ ـ به خیر ساده بود ..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:59
+2
ronak
ronak
در Romantic
امشب دوباره غرق در تمنای دیدنت سرمه ی انتظار به چشمانم میکشم امشب دوباره تو را گم کرده ام میان آشفته بازار افکار مبهمم توی کوچه های بی عبور پاییزی دستان گرمت را .. نگاه مهربانت را .. شانه های بی انتهایت را منتظر نشسته ام
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:57
+2
ronak
ronak
در Romantic
در آغوشـم کـ ِ مۓ گیــرۓ آنقــَــَدر آرام مۓ شوم کـ ِ فـَـراموش مۓ کنم بـایـ ـد نفس بکشم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:53
+2
ronak
ronak
در Romantic
با ساعت دلم وقت دقیق آمدن توست! من ایستاده ام: مانند تک درخت سر کوچه با شاخه هایی از آغوش با برگ های از بوسه با ساعت غرورم اما ! من ایستاده ام: با شاخه هایی از تابستان با برگ هایی از پاییز هنگام شعله ور شدن من! هنگام شعله ور شدن توست! ها . . . چشم ها را می بندم ها . . . گوش ها را می گیرم با ساعت مشامم اینک: وقت عبور عطر تن توست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:53
+2
ronak
ronak
در Romantic
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود.... در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه حالی ام تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمی شود گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:52
+2
ronak
ronak
در Romantic
آرامگاه من آغوش عاشقانه ی توست ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 15:47
+1
-1
صفحات: 2 3 4 5 6 پست بیشتر