خورشيد زمان
دسته:فاقد دسته بندی
30 کاربر

111 پست

       
یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست. سلام مولای من، سلام معشوق عالمیان، سلام انتظار منتظران می خواهم از جور زمانه بگویم ، می خواهم بگویم و بنویسم از فسادی که جهان را چون پرده ای فر

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

خورشيد زمان

گروه عمومی · فاقد دسته بندی· 30 کاربر · 111 پست
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خوش داشتند حرمت مهمان کربلا...




دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:58
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:56
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ارباب صدای قدمت می آید ...

هنگامه اوج ماتمت می آید ...

ما در غم عشق تو ز جان میسوزیم ...

یکبار دگر محرمت می آید ...




دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:55
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



سلام من بـه محـرم بـه غصـه و غــم مـهـدی

به چشم کاسه ی خون و به شال ماتم مـهـدی

سـلام من بــه مـحـرم بـه کـربـلا و جـلالــش

به لحظه های پـر از حزن غرق درد و ملالش

سـلام مـن بـه مـحـرم بـه حـال خستـه زیـنـب

بـه بــی نـهــایــت داغ دل شـکــستــه زیـنـب

سلام من به محرم به دست و مشک ابوالفضل

بـه نـا امیـدی سقـا بـه سـوز اشـک ابوالفضل

سلام من بـه محرم بـه زنگ مـحـمـل زیـنـب

بــه پـاره پـاره تــن بــی سـر مـقـابـل زیـنـب

سلام من به محـرم به شـور و حـال عیـانـش

سلام من به حسـیـن و به اشک سینه زنـانش





دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:54
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



نگو کفر است چون این کاروان چندین خدا دارد..خداوند ادب شاهنشه مهر و وفا دارد

علمداری که ساقی میشود بر سوزش دلها..لقب باب الحوائج غیرتی چون مرتضی دارد

خدای صبر زینب را بگو دردانه ی زهرا..پدر حیدر برادر چون امام مجتبی دارد

در آن طوفان نمیدانم چه آمد بر سرت بانو..فقط میدانم این زنجیر ها یک ناخدا دارد

خدای عشق میخواند به روی نیزه ها قرآن..و این دشت بلا با این خدایان حرف ها دارد

گلوی خشک شاه کودکان لب تشنه میگوید..منم شش ماهه سالاری که نامم هم شفا دارد





دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:53
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هر کجا نیست عزاخانه تو ، زندان است

خاک هر لطمه زنت ، درد مرا درمان است

کفن عاشق تو ، پیرهن سینه زنیست

منکر گریه به تو ، پست تر از حیوان است.




دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:51
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاشقان کم کم به شور و التهاب افتاده اند

فکر عود و چای و اسپند و گلاب افتاده اند

این فراخوان محرم مرزها را هم شکست

ارمنی ها هم به فکر مشک وآب افتاده اند

یاحسین


دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:50
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺗﺮﺍﻧﻪ ﻣیخوﺭﺩ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ ،ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩﮐﺮﺑﻼﺭﺍ،ﺩﺷﺖ پر ﺷﻮﺭ ﻭ ﺑﻼ ﺭﺍ،

ﮔﺮﺩﺵ ﯾﮏ ﻇﻬﺮﻏﻤﮕﯿﻦ،ﮔﺮﻡ ﻭﺧﻮﻧﯿﻦ،ﻟﺮﺯﺵ ﻃﻔﻼﻥ ﻧﺎﻻﻥ،ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﻭﻧﯿﺰﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ،

ﺑﺎﺻﺪﺍﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﺭﯾﻦ ﺻﺤﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻥ،ﻣیدوﺩ ﻃﻔﻠﯽ ﺳﻪ

ﺳﺎﻟﻪ،پر ﺯ ﻧﺎﻟﻪ،ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ،پای ﺧﺴﺘﻪ، ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ .... ﺧﻮﻥ ﯾﺎﺭﺍﻥ ....ﻗﻄﺮﻩ

ﻗﻄﺮﻩ ﻣﯽ ﭼﮑﺪ ﺍﺯ ﭼﻮﺏ ﻣﺤﻤﻞ، ﺁﺥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﯽ ﺑﺒﺎﺭﯼ ﺑﺮﺗﻦ ﻋﻄﺸﺎﻥ ﯾﺎﺭﺍﻥ؟

ﺗﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔﻠﻮ ﺭﺍ . ﺁﺥ ﺑﺎﺭﺍﻥ....ﺁﺥ ﺑﺎﺭﺍﻥ





دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:48
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



◥ ای مقیم دل زینب ◣

خبرت هست که بعد از تو و عباس،همان غیرت و مردانگی محض،چه

آمد به سر ما؟خنده و چشم حرامی ، سنگ و سوت و کف آن مردم

شامی،در آن کوچه و بازار،در آن مجلس اغیار،در آن محفل غم بار به دور

از تو و از چشم علمدار کسی خواست کنیزی ببرد دخترمان را !





دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:47
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آسمان تکیه به دستان تو دارد عباس

مرغ دل، خانه در ایوان تو دارد عباس

در حریمت نه فقط دل شدگان حیرانند

عشق هم دست به دامان تو دارد عباس

شب از آن روز که چشمان تو خاموش شده ست

رنگ گیسوی پریشان تو دارد عباس

ابر هر گاه که می بارد از انبوهی بغض

شرم از تشنگی جان تو دارد عباس





دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:46
+2