دلم آرامـش می خـواهـد …

بـه انـدازه ی خوردن ِ یـک فنـجان چـای کـوتـاه بـاشد …!!

یـا

به اندازه ی قـدم زدن روی ِ سنـگفـرش ِ خیـس ِ پـیاده رو

طـولـانـی …………..!

فـرقی نـمی کنـد

فـقط آن لـحظـه را می خـواهـم

آن لـحظـه کـه تـمام سلـول های بدنم

آرام مـی گـیرنــــد

ﻣﺸﮑﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﺳﺖ !
ﻭﺍﺳﻪ ﮐﺴﻲ ﮐﻪ ﻳﻪ ﻗﺪﻡ ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﺮﻣﻲ ﺩﺍﺭﻩ،
ﺩﻭ ﮐﻴﻠﻮﻣﺘﺮ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﺭﻳﻢ ..

زندگی کن،

به ضرب المثلها هیچ اعتمادی نیست!

ماهی را هروقت از آب بگیری،

می میرد!!!!

نقش من در بازی دنیا سیاهی لشگر است
آتشی هستم که تنها حاصلش خاکستر است
ظاهرآ هستم میان مردم اما نیستم
نیستی هم از چنین بیهوده بودن بهتر است

[محتشم فتحی آذر]

چه سکوتى دنیا را میگرفت

اگر هر کس به اندازه ى صداقتش سخن میگفت…

(نجیب زاده)