یافتن پست: #آدم

*elnaz* *
*elnaz* *
گاه یک حرف یک زمستان آدم را گرم نگه می دارد.. و گاه یک حرف.. یک عمر آدم را سرد می کند.. حرف ها چه کارها که نمی کنند...!


دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 21:37
+3
روشنا
روشنا
دلم... دلم کمی #کودکی میخواهد ، از دنیای آدم بزرگ ها #خسته ام خسته....
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 12:57
+8
saeed
saeed

یه نگاه به کفش های قشنگت کن دو عاشق ؛


 دو یار که بدون هم جایی نمیرن با هم خاکی 


میشن با هم میرن زیر بارون ؛


 اگه یکی فدا شد دیگری هم فدا میشه ؛


کاش آدمها از کفشاشون یاد میگرفتند رسم وفاداری و عشق رو

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:44
+3
saeed
saeed

همیشه بهم میگفت زندگیمی....


 


وقتی رفت من بهش گفتم:مگه من زندگیت نیستم؟


 


گفت آدم برای رسین به عشقش باید از زندگیش بگذره....

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:37
+1
saeed
saeed

همیشه بهم میگفت زندگیمی....


 


وقتی رفت من بهش گفتم:مگه من زندگیت نیستم؟


 


گفت آدم برای رسین به عشقش باید از زندگیش بگذره....

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:36
+1
saeed
saeed


چــرا آدمـــا نمیـــدونن بعضــــــــی وقتهــــا خـــــداحافـــــظ یعنـــــــی :


" نــــــــــــــــذار برم "


یعنـــــــی بــرم گــــردون
سفــــت بغلـــــم کـــن

...

ســـــرمو بچـــــسبـــون به سینــــه ت و


بگــــــو :


"خدافــــظ و زهــــر مـــار


بیخــــــود کــــردی میگی خدافـــــظ


مگـــــه میـــذارم بــــری؟!!

مــــــگه الکیــــــــه!!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:22
+1
saman
saman

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید


وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید


وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید


من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی


چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی


یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود


آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود


وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد


آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد


من بودم و چشمان تو ، نه آتشی و نه گِلی


چیزی نمیدانم از این دیوانگی و عاقلی


من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر


چیز ر آنسوی یقین شاید کمی هم کیش تر


آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود


دیگر فقط تصویر من در مردمکهای تو بود


من عاشق چشمت شدم…

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 01:02
+2
xroyal54
xroyal54
من کوچ می کنم...

از بین آدمهایی که

فقط چشمهایشان خیره به خود خواهی خودشان است


آدم های سنگ...

آدم های آهن...

آدم های كاغذ...

یكی بی پاسخت می گذارد!

یكی به التماسهایت نیشخند می زند!

یكی به بهانه یك پرسش عذابت می دهد!

یكی غرورت را به خاك می كشد!

یكی هم یلدا می شود و دلت را هزار بار میشکند!

لعنت به همه ی خوبی های عالم وقتی كسی قدرش را نمیداند!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 00:25
+6
saman
saman
به جای گندم از امروز، سیب می کِشمت
هــــــــــزار مرتبه آدم- فریب مــی کشمت
نه آنقدر کـــــه به دوزخ کشـــــانی ام این بار
به رغـــم وسوسه هایت نجیب می کشمت
پـــر از سکوت نیایش، پــر از شکــــوه دعا
وضو گرفته به امــــــن یجیب می کشمت
برای این که بدانی چه می کشم گــاهی
میان این همــه آدم، غـــــــریب می کشمت
و مثل پنجـــــــره هایـــی کـه رو به دیوارند
از آسمان و زمین، بی نصیب می کشمت
بایست! دار مسیحــــــم بـــه پـــا شود حـــــالا
شبی که بال گشـــــودی صلیب می کشمت
تــو شاعــــــرانه ترین هفت سین عمر منـــی
میان سفره فقط هفت سیب می کشمت!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:13
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
☆きゃわ★ のデコメ絵文字 "زنــــدگی" بــه مــَن آمــوخــت ...

 

آدمــها نــه " دروغ " مــی گــویــند

 

نــه زیـــر " حـــرفشان " می زننـــد.

 

اگـــر " چــیزی " می گــویــند ...

 

صـــرفاً " احــساسـハートだよ。1つ のデコメ絵文字ـشان " در هــمان لحــظه ست

 

نــباید رویــش "حساب" کـــرد .. mini47.gif
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 21:51
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ