پاراگلایدر
حس می کنم شبکه های اجتماعی دارد یک تعریف جدید از زندگی ارائه می دهد. زندگی اجتماعی به صورت گزینشی و نمایشی. دوستی ها را تعریف می کند ولی پایدار تر نه. آدمهایی که در یک شبکه اجتماعی با هم دوستند لزوما همدیگر را دوست ندارند. گاهی حتی با خواندن از یکدیگر از هم دلخور و یا متوقع تر می شوند شبکه های اجتماعی مثل رمانهای پرفروش عامه پسندند؛ برای شروع خواندن خوبند ولی تو را سطحی و ظاهر بین و حسود می کنند. رابطه های انسانی را جوری تعریف می کنند که بی عمق و پرتعداد می شود.
پاراگلایدر
این روزها حداقل تعداد دوستان هر کسی در شبکه های اجتماعی ، ١٠٠ تا ٢٠٠ نفر است. سن و سال دارها می پرسند: یعنی تو واقعا اینهمه دوست داری؟! و من از حرفشان متعجب می شوم. خب همه آدمها مدرسه رفته اند، دانشگاه رفته اند، سر کار رفته اند هر کدام از این زمانها و مکانها موقعیتهای جدید برایشان به وجود آورده تا آدمهای جدید را بشناسند. فرق امروز این است که دنیای ارتباطات این آدمها را که همیشه در زندگی هم ظاهر و غایب می شده اند به هم وصل کرده است. دیگر دوستی دوست دیگرش را گم نمی کند. آدمها از هم خبر دارند. می دانند فلانی خوب است. یک گوشه دنیاست و چه کار می کند. آدمها در شبکه های اجتماعی به علت علایق مشترکشان به هم ربط پیدا می کنند و لابد به هم کمک می کنند.که واقعا هم می کنند.