یافتن پست: #اتاق

saman
saman
در CARLO
دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مساله خاصی نیست
مساله خاص از اونجا شروع می شه که: سوسکه ناپدید می شه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 09:45
+4
saman
saman
در CARLO
بابام اومده توی اتاقم
میگه پسرم شارژ اینترنتت تموم شده؟
میگم نه !
میگه پس چرا داری درس می خونی؟ :|
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 11:49
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وختی زیر پست مـــــن کامنــــــت بذارین چه اتفاقی می افته ؟ :|
.
.

.
وختی کامنت میذاری بقیه بچه ها پیجم کامنتتو میبینین
بعد میان تو پروفایلت عکستو میبینین
بعد اددت میکنن
بعد فرندات زیاد میشه
بعد باهم دیگه دوست میشین
بعد میرین تو فاز ریلیشنشیپ
بعد یکیتون به اون یکی خیانت میکنه
بعد باهم دیگه کات میکنین
بعد کز میکنین گوشه اتاق و به باعث و بانی آشناییتون که من باشم فحش میدین :|
اصن چه بهتر که کامنـــــت نذارین !!!!!!! نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
والـــــــــــا چه کاریه ؟؟؟؟ :@
همون لایکو بزنی حـــــله :|
دیدگاه  •   •   •  1392/04/24 - 19:18
+4
sara
sara
ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻋﻤﻪ ﺍﻡ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﭼﻨﺪ ﺷﺐ ﭘﯿﺶ،

ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻦ ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺘﻪ:

ﺷﻬﯿﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﺷﻤﺎ ﮐﯿﻪ؟!؟!

ﻣﻦ(((((((((((:

دختر عمه ام |:

ﺁﺭﻣﺎﻧﻬﺎﯼ ﺍﻣﺎﻡ |:

ﺑﺸﺎﺭ ﺍﺳﺪ |:

ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺭﺍﺩﺍﻥ |:

ﺷﻬﺮﺍﻡ ﺷﺐ ﭘﺮﻩ |:

ﭘﺎﯾﮕﺎﻩ ﻣﻘﺎﻭﻣﺖ ﺑﺴﯿﺞ |:

و بـــــازم مــــن <img src=" class="post_smiley" src="http://facebook.poemse.com/i/icons/s33.gif" title=":)" /><img src=)" title=";))" />))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 11:52
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ماهی را هروقت از آب بگیری ساعتی دیگر میمیرد.
تازه نیست گرفتن ماهی از دریا
نطفه ی شروع دوباره است که در کالبد ماهی میمیرد.
کاش پرنده ای از قفس آزاد کنیم.
با گرفتن هرماهی،پرنده ای در قفس میمیرد.
به شوق دریا،ازاتاقم تاساحل راشناکردم
امادریاشوقی برای آبهای آزاد نداشت.
بادستان کوچکم،قایق بزرگی ساخته ام
تاماهی قرمزهای تنگ بلور،دریارا خواب نبینند.
آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/22 - 10:42]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 10:42
+3
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
میخام واسه پسراا لایک بزنم اول یه بار دور اتاق میچرخم که مبادا از روی هوای نفس باشه.

یه همچین ادم مومنیم من والا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 19:05
+5
mahdis nfs
mahdis nfs
سر صبی خیر سرم خواب بودم
بابام اومد تو اتاق داد زد : علــــــــــــــــــــی !!!!
همچی از جام پریدما نزدیک بود با سقف یکی شم
میگه:پاشو پسرم پاشـــــو نونوایی خلوته برو نون بگیر :)
"د آخه پـــــدر من!! پـــــدر خوبو مهربان؟ این فرزند آزاریت به کیییییییی رفته؟؟؟
خوووو خلوته برو بگیـــــر بیار.
دیگه چـــــرا منو از خواب گوگولی مگولیم بیدار میکنی
هان؟؟؟ هان؟؟؟ هان؟؟؟؟"
راستشو بخواین این جوابی بود که تو ذهنم بایگانی شد :(
و اما جوابی که دادم :
چشـــــــــــــــم بابا :|

چــه وضـــشـه آخــه
{-33-}{-33-}{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 02:46
+9
sara
sara
مکان خوابگاه
من :نوبت کیه چای بذاره؟
بچه ها :کی چای میخوره تو این گرما؟
و وقتی من با قوری چای میام تو اتاق:
بچه ها :نمیدونی ۴ نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 12:15
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یکی هست تو قلبم که هر شب برای اون مینویسم اون خوابه
نمیخوام بدونه که واسه اون که قلب من اینقدر بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دل دیونه
یه نامه که خیسه پر از اشک و کسی باز اونو نمیخونه
یه روز همین جا تو اتاقم یه دفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم آخه نخواستم دلشو غصه بگیره
گریه میکردم در رو که می بست میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمیتونستم جلوی راهشو بگیرم
میترسم یه روزی برسه که اون رو نبینم و بمیرم تنها
خدایا کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میدم اینجا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 14:20
+6
saman
saman
در CARLO
شب ... سکوت ... گریه ... تنهایی


خط خطی های دوری تو ...

اتاقی پر از مچاله های کاغذ

درد من از خاطره هاست از لحظه های بی حضور دستهایت

عشق فقط یک رویا نیست التهاب لحظه های دلواپسیت

چگونه باور کنم چشمانت همرنگ پاییز است

در امتداد لحظه های خاموش امروز چقدر بی قرارم

چقدر دلتنگم

این سیاهی تیرگی از غربت خورشید است ؟!

کجا رفته ای ای همیشه با من کاش ساحل پایان نبود

شب ... سکوت ... گریه ... تنهایی

در بهت لحظه ای انتظار ... بی دریغ ...

تو فقط دست تکان دادی...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 14:12
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ