یافتن پست: #اتاق

parnian
parnian
حموم بودم،
خواب بودم،
استخر بودم،
کلاس بودم،
سایلنت بود،
گوشیم شارژ نداشت،
بابام تو اتاقم بود،
و ...

اینا همون جواب های اَبلهانه ایه که بعضیا که
دارن خیانت میکنن میگن!

کلا اینا رو شنیدی بگو:
باشه،ولی خودتی ..!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 03:24
+1
mah3a
mah3a
صدای باد سکوت تلخمو خراب میکنه.....سکوت بغضمو تو این تاریکی.....سفت تو بغلم
میگیرمش.....آخیش وقتی بغلت میکنم یه حسی بهم دست میده....قبلنا خیلی بیشتر دوستم
داشتی....اونقد که شبا با یه ذوق خیلی قشنگی...یه حس خیلی خیلی خوب سفت بغلت میکردمو
میخوابیدم تا صبح....انگار همونجور مونده بودی.........اما.......اما الان چی؟؟؟تو
کجایی؟؟؟؟رو دیوار اتاقم...خیلی وقته بغلت نکردم و گریه نکردم....
عروسکم؟
عروسک خوجلم؟
الان تو بغل کی هستی؟
آغوش اون خیلی گرمتره؟ نه؟
اونم واست لالایی میخونه؟
اونم نازت میکنه و بوست میکنه؟؟
دلم واست تنگ شده................اما تو بی رحم شدی!!!نمیدونم چرا؟؟؟!!!!انگار ازم
متنفری!!!
من واست چی کم گذاشتم؟من که تورو از همه بیشتر دوست داشتم......چقدر دلم
تنگته....خیلی...تو همیشه بهترینی...............................................................
دیدگاه  •   •   •  1391/01/14 - 20:42
+7
نیوشا
نیوشا
امروز شــــــــعری برایـــــــت گفتــــــــــم مـــــی دهــــم پرنده هــــا بیــــــاورنـد تو هم تکه ای از آسمــــــــــان برایم بفرســـــــــت تا از پنجره ام بیـــــــــــاویـزم، زیرا شـــــــــب ها اتاقـــــــــــم مــــــــاه نــــــدارد
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 23:10
+5
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
شب ها پنجره اتاقت را باز کن
من می آیم !!!
آرام...
فقط کافیست چشمانت را ببندی...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/12 - 00:15
+7
مهراوه
مهراوه
من نمیدانم چه چیز را گم کرده ام !
خودنویسم را، آینده ام را یا روزهای بارانی را !؟
تردید ها و شک هایم را ؟!
من نمیدانم چه چیز را گم کرده ام ؟
طرح مبهمی از آینده ام به دیوار اتاقم است اما نمی توانم معنی اش کنم.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/10 - 21:23
+4
مهراوه
مهراوه
مامانم تو تراس بود، با داداشم حرفم شد مثل بچگیامون خودمو لوس کردم گفتم:مااامااان!!ببین رضا به من چی میگه!؟
اومده تو اتاق میگه ولش کن این رضا crazyee!!!
عجب مامان باحالی من دارم؟!نه؟!{-33-}
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/10 - 20:55
+4
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
خدایا...
خدای من زیباست
دیوارهای خالی اتاقم را
از تصویرهای خیالی او پر میکنم
خدای من زیباست
خدای من رنگین کمان خوشبختی است
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/9 - 18:24
+6
مهسا
مهسا
یه شوهرم نداریم وقتی بچه ی سرتقمونو دعوا کرد، بچه مون که حرصش گرفته و ناراحت شده، با بغض (الهی باباش فداش شه) بهمون بگه، مرد قحط بود زن این شدی؟ و وقتی رفت تو اتاقش از خنده ریسه بریم، شوهرمونم بغض کنه !{-54-}{-26-}
دیدگاه  •   •   •  1391/01/6 - 20:39
+5
مهسا
مهسا
این روزا به بچه ها میگن “برو گم شو” میره تو اتاقش ، بعد بابا مامانه خودشون میرن منت کشی !!! قدیما به ما میگفتن برو گم شو ، جا نداشتیم همینطوری مجهول بودیم الان کجا باید بریم !؟!؟{-7-}{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1391/01/6 - 19:53
+4
-1
reza
reza
بیماری یخچال گرایی:
.
.
.
.
... ... .
نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن درب یخچال می‌کند، در حالی‌ که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا میداند که چه می‌خواهد از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج میشود سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می‌گیرد درب یخچال را باز می‌کند، چیزی بر نمیدارد درب را می‌بندد.
این بیماری به وفور در میان متولدین دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به چشم می‌خورد
دیدگاه  •   •   •  1391/01/6 - 19:16
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ