♥ نگار ♥
هه ناسه که م .....
خوزيا وينه که ت
هه ناسه ي بوايايه
تا چرکه به چرکه
سات به سات
گيان به قورباني
هه ناسه ت
ده کردم...
****
نفسم...
کاش عکست
نفس و جان داشت
تا دم به دم لحظه به لحظه
جانم رو به فدای
نفس هایت میکردم..
♥ نگار ♥
برای همین بهت میگم نفسم
چون مطمئنم بدون تو نمیتونم زنده بمونم
****
بویه پیت ئه لیم هه ناسه
چونکه دلنیام که ناتوانم بی تو بژیم.
♥ نگار ♥
یکی بهم گفت ترکی یادم بده گفتم باشه
دوز یعنی نمک
دوز یعنی درست
دوز یعنی بچین
دوز یعنی صبر کن
لبخندی زد و گفت اینو نمیتونم یکی دیگه بگو گفتم باشه
اوزوم یعنی خودم
اوزوم یعنی صورتم
اوزوم یعنی شناختم
اوزوم یعنی جدا کنم
اوزوم یعنی انگور
گفت اینو نمیتونم بنویس بده از روش بخونم گفتم باشه نوشتم کتی گتی کتی گتی گتی چیست؟
گفت یعنی چی؟؟؟
گفتم یعنی:دهاتیه رفت کت رو برداشت و برگشت
همانجا جان به جان افرین تسلیم کرد!!!!!!
زبان ترکی واس ماست
لهجشم واس ماست
همش واس ماست
♥ نگار ♥
گو[!]م کور اولایدی دشمنین گوزی
لال اولایدی دشمنین هم اولادی هم اوزی
پیس گونه قالسین او کی دیلین فرهنگین دانان
یا ائلرین یالان لانه سین ده یاتان
جانیمسان روحومسان اوزومسن آذربایجان
ترجمه:
کور شود چشم دشمنانت
لال شود هم فرزندان وهم خود دشمنت
روزگار بد داشته باشد هرکس انکار میکند زبان و اصالت و فرهنگش را
یا در لانه(منظورفرهنگ و زبان) بیگانگان و دیگران میخوابد
آذربایجان جان و روح و خود من هستی..
یاشاسیــــن آذربایجــــان
♥ نگار ♥
غیرتت کجاست؟
زمانی که معشوقه ات از تجاوز تنهایی "رنج "میکشد
به جای این که "درکش" کنی
"ترکش" کردی......