♥ نگار ♥
یکی از افتخاراتم تو زندگی اینه که تا بحال هیچ افتخاری نداشتم!!!!:
♥ نگار ♥
آدمیزاد است دیگر
گاهی خاطراتش آرزویش میشود !!!
♥ نگار ♥
ﻋﺮﻭﺱ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﺼﺎﺩﻑ ﻣﯿﮑﻨﻦ ... ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺑﺪﻧﺶ ﺟﺮﺍﺣﺎﺕ ﮐﻤﺘﺮﯼ بر ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﺍﻣﺎ ﻋﺮﻭﺱ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﺮﻥ ﺍﺗﺎﻕ ﻋﻤﻞ ﻭ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﺟﺮﺍ:
.
.
.
.
.
.
.
ﺗﺎﺯﻩ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻋﻤﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮﺩﻩ .. ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻓﻮﺭﯼ ﻣﯿﺮﻩ ﺳﻤﺖ ﺩﮐﺘﺮﻩ ﻭ ﺟﻮﯾﺎﯼ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻧﻮ ﻋﺮﻭﺱ ﻣﯿﺸﻪ ... ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﮕﻪ: ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﺘﻮﻥ ﺗﻮ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﺁﺳﯿﺐ ﺷﺪﯾﺪﯼ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﮐﻨﯿﻢ . ﻧﺨﺎﻋﺶ ﻫﻢ ﺁﺳﯿﺐ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﭘﺎﺋﯿﻦ ﻓﻠﺞ ﺷﺪﻩ ... ﺍﺧﺘﯿﺎﺭﺵ ﻫﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﯿﺴﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﯾﺮﺷﻮ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻨﯽ ﻭﻟﮕﻦ ﺏ ... ﺫﺍﺭﯼ ﻣﻮﻫﺎﺷﻢ ﺑﺰﻭﺩﯼ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ .... ﻫﻤﯿﻨﺞﻭﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩﻩ ﻭ ﺁﻗﺎ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻫﻢ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﺪﻧﺶ ﮐﺮﺥ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺗﮑﯿﻪ ﻣﯿﺪﻩ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﯾﻬﻮ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﻨﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﯼ؟؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ ... ﺯﻥ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺮد
♥ نگار ♥
میگی مهم نیست اما صبح تا بیدار میشی و هنوز گیجی دستت میره به گوشیت که
اس ام اس بدی : صبح بخیر عزیزم
میگی مهم نیست اما دلت واسه اس ام اس دادن بهش سر کلاس اونم یواشکی تنگ شده !!!
میگی مهم نیست اما اسمشو وقتی میشنوی داغ دلت تازه میشه...
میگی مهم نیست اما تا بهش فکر میکنی اشک تو چشمات جمع میشه...
میگی مهم نیست اما به همه گفتی دیگه نشنوم از اون ازم بپرسینا... اما کار دلت با اینا درست نمیشه !
میگی مهم نیست اما وقتی که خیلی تنهایی عکساشو نگاه میکنی و باهاش حرف میزنی...
میگی مهم نیست اما بعضی اوقات دستت میره رو شمارش که زنگ بزنی... نزنی... بزنی... نزنی... !!!
میگی مهم نیست اما دلت میخواد بازم بهش فکر کنی... فراموش کنی اون همه تحقیرو... !
میگی مهم نیست اما هی عکسشو جلو و عقب میبری !!!
میگی مهم نیست اما تا یه بچه بیرون میبینی یاد قدیما می کنی که میگفت بچمون به مامانش بره و
میگفتی نه به باباش !!!
میگی مهم نیست اما دلت واسه صداش لک زده !
میگی مهم نیست اما شبا تا صبح خوابت نمیبره... با خودت میگی یعنی داره چی کار می کنه ؟
میگی مهم نیست اما ناراحتی از این که کسی تو زندگیشه