یافتن پست: #احساس

رضا
رضا
کنار هر قطره ی اشکم هزارتا خاطره دفنه انقدر خاطره داریم که گویی قدر یک قرنه گلو می سوزه از عشقت...........
2 دیدگاه  •   •   •  1390/10/18 - 11:56
+4
سیمین
سیمین
برنده نسبت به فضای اطراف خود، حساس است. بازنده فقط نسبت به احساس‌های خود، حساس است.
دیدگاه  •   •   •  1390/10/18 - 11:43
+2
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
دختري با ظاهري ساده از خيابان گذشت که پسري در پياده رو به او گفت: چطوري سيبیلو دختر خونسرد، تبسمي کرد و جواب داد:وقتي تو ابرو بر ميداري و مو رنگ ميکني و گوشواره ميندازي من سيبيل ميزارم تا جامعه احساس کمبود مرد نکند. {-7-}{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/16 - 23:59
+2
رضا
رضا
حالا که تموم شد،تو هم داری می ری مبادا که دست کسی رو بگیری خدایا نگاه کن دست تو چه وقتی پر از اشکم اما می خندم به سختی گلومو رها کن تو ای هق هق من می مردم برا اون،نبود عاشق من مبدا که عشقم تو قلبش بمیره می ترسم که دست کسی رو بگیره بگین کاری اینبار ازم بر نیومد بگین کم آوردم یا صبرم سر اومد بگین باز بیاد و به قلبم بشینه بگین جای اسمش هنوز نقطه چینه تو احساس من رو چه راحت ربودی اگر من شکستم مقصر تو بودی مگر منرو در حد مردن ندیدی؟ تو دلـخر نبودی،چـرا دل بـــــ[!]؟ دلم روز و شبها تو تنهایی سر کرد بگین که تموم دعاهاش اثر کرد بگین اونو دست خدامون سپردم بگین مقصر نبودم،ولی پاشو خودرم بگین خیلی وقته که صبرم سر اوم
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/16 - 12:28
+1
امین
امین
عشق يعني وقتي كه دور هستيد دلتنگ شويد اما از درون احساس گرما كنيد چون در قلبتان به هم نزديكيد.
دیدگاه  •   •   •  1390/10/16 - 11:55
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
پس از مرگ ، بر گورم بيا ، مبادا از گورستان خاموش شهر وحشت كني ، آنجا در زير خاك قلبي آرام خفته است ، آنجا چشماني در انتظار تو بيهوده نهفته است ، آنجا اشك واحساس با هم آميخته است ، پس از مرگ من اگر كسي را ديدي كه شبيه من بود مرا به ياد بياور ، اگر شمعي را ديدي به ياد من باش ، اگر ترانه اي سرودي كه زيبا و غم انگيز بود به ياد من آن را زمزمه كن ، آري زيبايم پس از [!] گورم بيا ، و علفهاي هرز را از گورم دور كن ، خاك سرد گورم را بر سينه ات بفشار كه قلب من تپش قلب تو را احساس خواهد كرد .
دیدگاه  •   •   •  1390/10/16 - 02:18
+1
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
پس از مرگ ، بر گورم بيا ، مبادا از گورستان خاموش شهر وحشت كني ، آنجا در زير خاك قلبي آرام خفته است ، آنجا چشماني در انتظار تو بيهوده نهفته است ، آنجا اشك واحساس با هم آميخته است ، پس از مرگ من اگر كسي را ديدي كه شبيه من بود مرا به ياد بياور ، اگر شمعي را ديدي به ياد من باش ، اگر ترانه اي سرودي كه زيبا و غم انگيز بود به ياد من آن را زمزمه كن ، آري زيبايم پس از [!] گورم بيا ، و علفهاي هرز را از گورم دور كن ، خاك سرد گورم را بر سينه ات بفشار كه قلب من تپش قلب تو را احساس خواهد كرد .
دیدگاه  •   •   •  1390/10/15 - 17:15
mina_z
mina_z
احساسم در کلمات جا نمیشود... . . . ای کاش بودی . . . . . می زدم لِهِت می کردم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/9 - 23:21
+1
mina_z
mina_z
احساسم در کلمات جا نمیشود... . . . ای کاش بودی . . . . . می زدم لِهِت می کردم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/9 - 23:19
امیرحسین
امیرحسین
هیچ وقت نگو رسیدم ته خط...."اگر هم احساس کردی رسیدی ته خط"....یادت بیار که معلم کلاس اولت گفت:نقطه سر خط......
دیدگاه  •   •   •  1390/10/3 - 00:08

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ