رضا
کنار هر قطره ی اشکم هزارتا خاطره دفنه انقدر خاطره داریم که گویی قدر یک قرنه گلو می سوزه از عشقت...........
سیمین
برنده نسبت به فضای اطراف خود، حساس است. بازنده فقط نسبت به احساسهای خود، حساس است.
رضا
حالا که تموم شد،تو هم داری می ری مبادا که دست کسی رو بگیری خدایا نگاه کن دست تو چه وقتی پر از اشکم اما می خندم به سختی گلومو رها کن تو ای هق هق من می مردم برا اون،نبود عاشق من مبدا که عشقم تو قلبش بمیره می ترسم که دست کسی رو بگیره بگین کاری اینبار ازم بر نیومد بگین کم آوردم یا صبرم سر اومد بگین باز بیاد و به قلبم بشینه بگین جای اسمش هنوز نقطه چینه تو احساس من رو چه راحت ربودی اگر من شکستم مقصر تو بودی مگر منرو در حد مردن ندیدی؟ تو دلـخر نبودی،چـرا دل بـــــ[!]؟ دلم روز و شبها تو تنهایی سر کرد بگین که تموم دعاهاش اثر کرد بگین اونو دست خدامون سپردم بگین مقصر نبودم،ولی پاشو خودرم بگین خیلی وقته که صبرم سر اوم
امین
عشق يعني وقتي كه دور هستيد دلتنگ شويد اما از درون احساس گرما كنيد چون در قلبتان به هم نزديكيد.
محسن رضایی ناظمی
پس از مرگ ، بر گورم بيا ، مبادا از گورستان خاموش شهر وحشت كني ، آنجا در زير خاك قلبي آرام خفته است ، آنجا چشماني در انتظار تو بيهوده نهفته است ، آنجا اشك واحساس با هم آميخته است ، پس از مرگ من اگر كسي را ديدي كه شبيه من بود مرا به ياد بياور ، اگر شمعي را ديدي به ياد من باش ، اگر ترانه اي سرودي كه زيبا و غم انگيز بود به ياد من آن را زمزمه كن ، آري زيبايم پس از [!] گورم بيا ، و علفهاي هرز را از گورم دور كن ، خاك سرد گورم را بر سينه ات بفشار كه قلب من تپش قلب تو را احساس خواهد كرد .
محسن رضایی ناظمی
پس از مرگ ، بر گورم بيا ، مبادا از گورستان خاموش شهر وحشت كني ، آنجا در زير خاك قلبي آرام خفته است ، آنجا چشماني در انتظار تو بيهوده نهفته است ، آنجا اشك واحساس با هم آميخته است ، پس از مرگ من اگر كسي را ديدي كه شبيه من بود مرا به ياد بياور ، اگر شمعي را ديدي به ياد من باش ، اگر ترانه اي سرودي كه زيبا و غم انگيز بود به ياد من آن را زمزمه كن ، آري زيبايم پس از [!] گورم بيا ، و علفهاي هرز را از گورم دور كن ، خاك سرد گورم را بر سينه ات بفشار كه قلب من تپش قلب تو را احساس خواهد كرد .
mina_z
احساسم در کلمات جا نمیشود... . . . ای کاش بودی . . . . . می زدم لِهِت می کردم
mina_z
احساسم در کلمات جا نمیشود... . . . ای کاش بودی . . . . . می زدم لِهِت می کردم
امیرحسین
هیچ وقت نگو رسیدم ته خط...."اگر هم احساس کردی رسیدی ته خط"....یادت بیار که معلم کلاس اولت گفت:نقطه سر خط......
کنار هر قطره ی اشکم هزارتا خاطره دفنه
1390/10/18 - 11:56انقدر خاطره داریم که گویی قدر یک قرنه
گلو می سوزه از عشقت،عشقی که مثه زهره
ولی بی عشق تو هر دم،خنده با لبهای من قهره
درسته با منی اما به این بودن نیازارم
تو که حتی با چشماتم نمی گی آه دوستت دارم
اگه گفتی دوستت دارم،فقط بازی لبها بود
وگرنه رنگ خودخواهی نشسته توی چشمات
هرچی عشقه توی دنیا،من میخواستم مال ما شه
اما تو هیچ وقت نذاشتی بینمون غصه نباشه
فکر میکردم با یه بوسه،باتو هم خونه میمونم
نمی دونستم نمی شه،آخه بی تو نمیتونم
گله میکنم من از تو،از تو که اینهمه بی رحمی
هزار بار مردم از عشقت تو که هیچوقت نمی فهمی
چشام همزاد اشک و خون،دلم همسایه ی آهه
زمونه گرگ و عشق تو شبیه مکر روباهه
شدم چوپان ساده لوح کناره گلّه ی احساس
چه رسمی داره این گلّه،سر چنگال گرگ دعواس
تو انقدر خواستنی هستی که این گلّه نمی فهمه
اگه لبخند به لب داری دلت از سنگ و بی رحمه
ببخش خوبم اگه این عشق حیله ی تو رو،رو کرد
نفرین به دله سادم که به چنگال تو خون کرد
تقدیم به مینا خانوم عزیز
1390/10/18 - 12:42