♥ نگار ♥
اوایل انقلاب همه خواننده ها
قیافه شون شبیه کفتربازا و راننده تریلی ها بود بجز
.
.
.
سیاوش قمیشی
لامصب از همون اول شبیه معلم فیزیک بود
♥ نگار ♥
وضعیت تو خونه ما طوری شده که سعی میکنم بعداز برادرم و بابام نرم دستشویی . دمپایی های دستشویی رو دو متر دور تر در میارن . بابا بخدا لگنم درد گرفت . هروقت میرم دستشویی باید صد وهشتاد بزنم تا به دمپایی برسم .بیچاره خواهرم که قدش کوتاهتره شیرجه میزنه والا بخدا
♥ نگار ♥
واکنش پسرا بعد از مکالمه با عشقشون :
آمریکایی:تلفن رو بغل می کنه و میره تو حس.
فرانسوی:گوشی رو می بوسه.
ایرانی: #1*141*
هرکی انکار کنه خودم می کشمش!!!
♥ نگار ♥
پسره تو خارج زندگی میکنه یه عکس از برگه اسم فامیل گذاشته نوشته یادش به خیر ایران بودیم از اینا بازی میکردیم.
خب بیشعووور میدون آزادی که نیس اونجا نباشه؛یه تیکه کاغذه دیگه
بازی کن همونجا!!!
♥ نگار ♥
چقدر دوست دارم دوست داشتنت را !
دوست داشتن تویی که ممنوع ترینی برای من
چقدر دلم هوایت را دارد !
هوای تویی که حق نفس کشیدن در هوایت را ندارم
چقدر آرامش میدهی به من !
تویی که حق آرامش گرفتن از وجودت را ندارم
چقدر زیبا نوازش میکنی روحم را !
تویی که حق نوازش روحت را ندارم
چقدر خوب است بودنت !
تویی که حق با تو بودن را ندارم .....
♥ نگار ♥
شاید روزی آنقدر دلم برایت تنگ شود،
که چشم هایم را ببندم بر آنچه گذشت؛
بر آن همه روزهای خوش که روزی برایم حکم نفس داشت،
و بگذرم از آن همه خوبی...
آنقدر بد شوم که دیگر نگران روزگارت نباشم،
♥ نگار ♥
دلم پُــــــــــر است
پُــــــــــر پُــــــــــر
آنقــــــدر که گاهی اضافه اش
از چشمانم می چـــــکد
♥ نگار ♥
ﺑـــــــﺪﺗﺮﯾﻦ ﮐـــــــﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻧﻔــــــﺮ ﻣﯽ ﺗــــــﻮﻧﻪ ﺑﺎ
ﺩﻟــــــﺖ ﺑﮑﻨــــــﻪ ﺍﯾﻨــــــــﻪ ﮐــــــــﻪ ﺑﺎﻋــــــــﺚ ﺑﺸــــــﻪ
ﺩﯾﮕـــــــــﻪ ﺫﻭﻕ ﻧﮑﻨــــــﯽ ﺍﺯ ﺑــــــﻮﺩﻥ ﻫﯿﭽـــــــﮑﺲ...
♥ نگار ♥
اشک تو چشمات وقتی حلقه بست
وقتی حس کردی یه جا قلبت شکست
وقتی روز لعنتی کوتاه بود
هر زمان حس کردی آبان ماه بود..
وقتی گوش باد و بارون تیز شد
زندگی کردن ملال انگیز شد
کاسه ی صبرت اگه لبریز شد
آخره اسفندتم پاییز شد..
تازه میفهمی چیکار کردی باهام
تازه میفهمی چیکار کردی باهام
وقتی سیل اومد و دنیاتو گرفت
پیش چشمت یه نفر جاتو گرفت
وقتی بیخوابی امونتو برید
وقتی کارت به همینجاها کشید
تازه میفهمی چیکار کردی باهام