یافتن پست: #اشک

maryam
maryam
وقتی مـــــرد با تمام غرورش با تمام احساسش با تمام دانه های اشکش میگوید . . . " دلــــم برایت تنگ شده " یعـــــنی . . . خیلی دوستــــــت دارد . .
10 دیدگاه  •   •   •  1393/03/4 - 00:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میگی مهم نیست...
اما وقتی اسمشو می شنوی داغ دلت تازه میشه...
میگی مهم نیست...
اما وقتی بش فک میکنی اشک توی چشات جمع میشه.
میگی مهم نیست...
اما در تنهایی همش باهاش حرف میزنی.
میگی مهم نیست...
اما بعضی وقتا دستت میره روی شمارش.
ک زنگ بزنی.نزنی.بزنی.
میگی مهم نیست...
اما دلت می خواد بازم بش فک کنی.
میگی مهم نیست...
ولی دلت واسه صداشو خنده هاش لک زده.
میگی مهم نیست..
اما شبا تا صبح خوابت نمیبره.
با خودت میگی یعنی داره چیکار میکنه.
میگی مهم نیست اما میدونی چقدر مهمه.
میدونی خیلی دوسش داری
میگی مهم نیست.
بگو مهمه.
اما....
اونی ک باید باشه نیست.
دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:38
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO







لحظه ی خدافظی به سینه ام فشردمت

اشک چشمام جاری شد دست خدا سپردمت

دل من راضی نبود به این جدایی نازنین

عزیزم منو ببخش اگه یه وقت آزردمت

گفتی به من غصه نخورمی رم و بر میگردم

همسفر پرستو ها میشم و بر میگردم

گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی

گفتی تا چشم هم بزنی میرم و برمیگردم

عزیز رفته سفر کی برمیگردی

چشمونم مونده به در کی برمیگردی

رفتی و رفت از چشام نور دو دیده

ای ز حالم بی خبر کی برمیگردی

غمگین تر از همیشه به انتظار نشستم

پنجره ی امیدمو هنوز به روم نبستم

پرستو های عاشق به خونشون رسیدن

اما چرا عزیز دل هر گز تو رو ندیدن

گفتی به من غصه نخورمی رم و بر میگردم

همسفر پرستو ها میشم و بر میگردم

گفتی تو هم مثل خودم غمگینی از جدایی

گفتی تا چشم هم بزنی میرم و برمیگردم

عزیز رفته سفر کی برمیگردی

چشمونم مونده به در کی برمیگردی

رفتی و رفت از چشام نور دو دیده

ای ز حالم بی خبر کی برمیگردی






دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 21:24
+4
maryam
maryam



پسری که ازت نپرسـه کجا میـری ،کجا میـای ؟،
بهـت نگه زود میـری خونـه ،
نگه رسیـدی زنـگ بـزن ،

نگـه روسریتـو بکـش جلـو ، روزی 10بـار زنگ نزنـه ،...
جلوی دوستـاش دستتـو سفـت تر نگیـره ،
نگه فقـط 5min بیـا جلـوی در ببینـمـت ،
نبرتـت برف بـازی ،
واست عروسـک و پاستیـل و لواشک نخـره . .
اصلاً پسـر نیــــــــــــــــست . . .اشیاســـــت...





دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 00:38
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز وقتی خواستم پول تاکسی رو بدم راننده نگرفت
گفت: Unknown از شما عمرا کرایه بگیرم
با تعجب پرسیدم شما منو میشناسی؟؟؟
گفت :بله که میشناسم
دخترم یکی از ادد لیستای شماست،،،
پستای شما شادی رو به زندگی ما اورده
اشک تو چشمام حلقه زدو گفتم من متعلق به شما هستم
هیچی دیگه اینطور شد که من تو سطح کشور مشهور شدم،،،
.
.
.
.
.البته حمل برخودستایی نباشه
دیدگاه  •   •   •  1393/03/2 - 20:32
+3
محمد
محمد

از عشق زیاد شنیدم,
اما طعم عشق را زمانی چشیدم که در چشمان او اشک هایی را دیدم که برای پاک شدن,
به جز دستان من به هیچ دستی اعتماد نکردند
4 دیدگاه  •   •   •  1393/02/31 - 01:04
+8
maryam
maryam

ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﻳﻮﺍﺷﮑﻲ ﻫﺎ ﻣﺎﻥ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ.. !!!

ﻳﻮﺍﺷﮑﻲ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺷﺒﻮﻧﻪ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ!!

ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻮﺳﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺸﺖ ﮔﻮﺷﻲ!!

{-31-}ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻱ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﮔﻔﺘﻦ "ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !!"
دیدگاه  •   •   •  1393/02/29 - 23:42
+4
maryam
maryam
{-31-}




میدانم روزی تو مرا در آغوش خواهی گرفت . . .
پشیمان و با چشمانی پر از اشک ، خودم را که نه ! عکسم را !
عکسی که در زیر آن نوشته شده ” چهل روز گذشت








3 دیدگاه  •   •   •  1393/02/29 - 23:26
+2
maryam
maryam

باهـــــام دعــــوا کــــن
باهــــام قهــــر کــــن
حرصــــم و در بیـــار
بهونـــــه بگــــیر
تــــازه اجــــازه داری اشکمــــــو
بعضـــــی وقتــــا در بـــــیاری
امــــا
حــــق نــــداری هیــــچ وقــــت بـــری
هیــچوقــــت .........
دیدگاه  •   •   •  1393/02/29 - 15:28
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با مـــــن دعـوا کــــن

با مــــن قهــــر کــــن

حرصــــم و در بیـــار

بهونـــــه بگــــیر

اجــــازه داری اشکمــــــو در بـــــیاری

امــــا. . .

حــــق نــــداری هیــــچوقــــت بـــری

هیــچوقـــــــت . .
دیدگاه  •   •   •  1393/02/28 - 22:55
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ