یافتن پست: #اشک

saeed
saeed


هیچ گاه چشمهاي کهربايي تو را در انحصار قطره هاي اشک نبينم


دعا مي کنم که لبانت را فقط درغنچهاي لبخند ببينم


دعا مي کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکي دريا


و بوي بهار را داردهميشه از حرارت عشق گرم باشد


من برايت دعا مي کنم که گلهاي وجود نازنينت


هيچ گاه پژمرده نشوند براي شاپرکهاي باغچه خانه ات


دعا مي کنم که بالهايشان هرگز محتاج مرهم نباشند


من براي خورشيد آسمان زندگيت دعا مي کنم که هيچ گاه غروب نکند


من برات دعا می کنم که...!؟


دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 20:34
+3
saeed
saeed

تحمل کردن زيباست اگر قرار باشد روزي به تو برسمانتظار اسان است اگر قرار باشد دوباره تو را ببينم
زندگي شيرين است اگر قرار باشد مزه ي دستان تو را بچشم
مشکلات حل مي شود اگر قرار باشد روزي به پاي تو بميرم
اشک ها همه به لبخند تبديل مي شود اگرقرارباشد تو را يک بار ببوسم
اگر ببينم خيال رفتن نداري بدان دوستت دارم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 20:22
+4
ساناز
ساناز

اون تو رو میخواد ولی تو اصلا بهش توجه نمیکنی دلش رو میشکنی و نادیده اش میگیری. . کاشکی یه ذره از این احساسی که به تو داره به من داشت،تو بی لیاقتی تو بیشعوری دختره ی عوضی که با اون اینکارو میکنی ..! بدون اون صد برابر از تو بهتره...

دیدگاه  •   •   •  1392/06/28 - 12:17
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حکایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقی نداشت

دلباخته سفر بود اما همسفـر نداشت

حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجه نزد

زخم داشت اما ننالیـد

گریه کرد اما اشک نریخت

حکایت من حکایت کسی بود که

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنود


دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 17:34
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﮔـ ـﻪ ﺭﻓـ ـﺘﯽ ﺳﻮﭘﺮﯼ ﺩﻟـ ـﺖ ﻟﻮﺍﺷﮏ ﻧﺨﻮﺍﺳتــــ ....
ﺍﮔـ ـﻪ ﺭﻓﺘﯽ ﭘﺎﺭکـ ـ ـ،ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﺏ ﻧﺸﺪیـ ـ ـ ...
ﺍﮔـ ـﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﻣﯿﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺩﯾـ ـﮕﻪ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ
ﻧﻤﯿﺎﺭیـ ـ ...
ﺍﮔـ ـﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺴـ ـﺘﻨﯽ ﭼﻮﺑﯽ ﻭ ﭘﻔﮏ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭیـ ـ ....
ﻓﮑﺮ ﻧﮑـ ـﻦ ﮐﻪ ﺑﺰﺭگـــــــــ ﺷﺪیـ ـ !
ﺑﺸـ ـﯿﻦ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﭼـ ـﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺩﻟــﺖ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩیـ ـ ـ ـ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 21:06
+1
saeed
saeed

دوست دارم پرواز کنم تا که از میان ابرها بگذرم و به وسعت عشق تو دست یابم


دوست دارم که تنها در گوشه ای خلوت گزینم تا که شاید ذره ای از زجرهایت را حس کنم


دوست دارم در نگاه عاشقت قرق شوم تا که شاید گرمی اشکهایت را لمس کنم


دوست دارم زیر دوش آب سرد ساعتی بی اختیار بایستم تا که شاید تلخی آن لحظه را زندگی کنم


دستم را در زیر خاکستر خاموش عشقت فرو بردم اما سوختم


سوختم از آتش روشن زیر خاکسترت

دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 20:26
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
این عادلانه نیست...تو شیرینی عشق را بچشی.و من شوری اشک هایم را........


دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 19:35
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
همه میگن بارش بارون
من میگم عشق بازی آسمون

رسپینا یعنی پاییز،عاشقم،عاشق پاییز،عاشق بارون،عاشق راه رفتن زیر بارون بدون چتر،چون فقط اونجاست که کسی اشکای آدمو نمی بینه

اهورایی بودن یعنی قلبی بی باک داشتن
قلبی پاک داشتن
یعنی با عشق معنا یافتن
مهربانیم تقدیم به تو که قلبت دریچه عشق است


ای کاش می شد فهمید در دل آسمان چه می گذرد
که گاهی با ناله ای بغض آلود
بر دیار این دل خسته
اشک می ریزد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:07
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



عـڪــسشــو تو گوشــیتـ هــِـــےِ نیگــاهـ ڪــنــــے
انگــآر تاحــآلا نــدیدیش . . !
بوســش ڪــنــــے محــکمـ مثــﮧ دیــوونــــﮧ ها !!
بگـــے خــو آخــــــﮧدلمــ همــش یــﮧ ذرهــ میشــــﮧ بــراتـ
بغــض ڪــنـــــے و زرتـــــــے اشکــاتـ بــریزهـ
شمــارشــو با ذوق بگــیرے شـــآید ایـכּ بـار جــوابتـو داد
شــاید . . .
اے تــــو روحــــتـ با هــمیـכּ شاید گفتــناتـ
بــازم هــمیـכּ صــداے مسـخــرهـ تو گوشــتـ بپــیچـــﮧ :
مشــــترڪــ مورد نــظر پاسخــگو نمیــباشــد





دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 14:20
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو که نیستی انگار دنیا نیست …
هیچ چیز و هیچکس با من راه نمی آید در نبودت ! نه دلم و نه نفسهایم …
این جور وقت ها فقط چشمانم خوب اشک میریزند و سیگار هایم قشنگ دود میکنند …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 23:17
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ