یافتن پست: #اشک

*elnaz* *
*elnaz* *
چقد من بد شانسم....چقد.....چقد دیگه باید گریه کنم خدا.............
19 دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 11:17
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ابری رسید و آسمانم از تو پر شد

بارانی آمد ، آبدانم از تو پر شد

نام تو اول بغض بود و بعد از آن اشک

اول دلم پس دیدگانم از تو پر شد

جان جوان بودی تو و چندان دمیدی

تا قلبت بخت جوانم از تو پر شد

خون نیسیتی تا در تن میرنده گنجی

جانی توو من جاودانم از تو پر شد

چون شیشه می گرداند عشق ، از روز اول

تا روز آخر ، استکانم از تو پر شد

در باغ خواهش های تن روییدی اما

آنقدر بالیدی که جانم از تو پر شد

پیش گل سرخ تو ،‌برگ زرد من کیست ؟

آه ای بهاری که خزانم از تو پر شد

با هر چه و هر ﮐس تو را تکرار کردم

تا فصل فصل داتسانم از تو پر شد

ایینه ها در پیش خورشیدت نشاندم

و آنقدر ماندم تا جهانم از تو پر شد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 08:57
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

شاید اشکال کار اینه : چون بخشی از نژاد آریایی از ۲ قوم مادها و پارت ها به وجود اومدن ، برای همین تمام مشکلات تو مملکت یا از طریق پارتی حل می شه یا مادی !


دیدگاه  •   •   •  1392/05/29 - 00:32
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود ولی قایق نداشت

دلباخته سفر بود ولی همسر نداشت

حکایت کسی که زجر کشید اما ضجه نزد

زخم خورد اما زخم نزد

زخم داشت ولی ناله نکرد : گریه کرد ولی اشک نریخت

وفادار بود ولی وفاداری ندید

حکایت من حکایت کسی است که پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا ذره ذره مردنش را کسی نفهمد

حکایت من حکایت غریبی بود .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 22:04
+9
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

یاد دارم یک غروب سرد سرد
می‌گذشت از
کوچه‌مان یک دوره گرد دوره گردم.. دار قالی می‌خرم دسته دوم، جنس عالی می‌خرم گر نداری کوزه خالی می‌خرم کاسه و ظرف سفالی می‌خرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی زد و بغضش شکست اول سال است و نان در خانه نیست ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟ سوختم، دیدم که بابا پیر بود خواهر کوچکترم دلگیر بود بوی نان تازه هوشم را ربود اتفاقا مادرم هم روزه بود خم شده آن قامت افراشته دست خوش رنگش ترک برداشته مشکل ما درد نان تنها نبود فکر می‌کردم خدا آنجا نبود باز آواز درشت دوره‌گرد پرده اندیشه‌ام را پاره کرد: دوره گردم ..دار قالی می‌خرم دسته دوم جنس عالی می‌خرم خواهرم بی روسری بیرون دوید آی آقا، سفره خالی می‌خری؟؟؟ آی آقا، سفره خالی می‌خری؟؟؟
اثری از زنده یاد قیصر امین پور

آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/05/28 - 22:00]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 21:59
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قند خون مادر بالاست ، دلش اما همیشه شور می زند برای ما . . .
اشکهای مادر ، مروارید شده است در صدف چشمانش

دکترها اسمش را گذاشته اند آب مروارید !
حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد !
دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 19:48
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یک نخ آرامش دود میکنم به یاد ناآرامی هایی که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند …
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم …
یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام …
یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته …
کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه …
یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 19:16
+4
امیر قلی زاده
امیر قلی زاده
امروز 12 ظهر استادم زنگ زده بهم

میگه زود باش بیا دانشگاه

میگم چرا چیزی شده؟ وسط ظهر , تابستون , کلاس که نداریم داریم؟

گفت حرف نباشه میگم بیا باید بگی چشم
مگرنه میوفتی تو درس من

گفتم شوخی میکنی استاد , من که ترم تابستون برنداشتم
بزار بیوفتم اشکالی نداره

گفت ترم تابستون برنداشتی ؛ ترم بعدیت که هست
6 تا درست با منه

گفتم اوه اوه چشم میام

حالا رفتم میگم اومدم استاد بفرمایید

گفت زدم سایت دانشگاهو ریختم بهم درستش کن

باز کردم دیدم نزده بهم کلا حذفش کرده

با هزار مصیبت اطلاعاتشو برگردوندم
گفتم حالا 6 تا درس که با شمام نمیوفتم که؟ نه؟

گفت چرا میوفتی

گفتم اگه بیوفتم مدرک دارم که سایتو خراب کردی
به رایس دانشگاه میگم

دیگه چیزی نگفت اینطوری نگام کرد فقط :|

هههههههههههه اینطوری از استاد آتو میگیرم من بهله  :D
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 19:02
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کافه را دیده ای !!!
.
کافه های بین راه را میگویم
بوی نم وجب به وجبش را گرفته
صندلی های تک نفره
چای جوشیده
کافی چی سرد و بی روح و بی رمق
روی بی انتــها تــریــن جادهای ایــن دنیا
در فضای معلق بدون هیچ پناهگاهی

"درست مثل دلم من"

همیشه تنها و نم کشیده
از اشکهایی که روزگار برایم رقم زده
.
.
.
درد دارد زندگی . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 18:57
+5
امیر قلی زاده
امیر قلی زاده
 متن آهنگ پرنده

 

میشه پرنده باشی اما رها نباشی
میشه دلت بگیره اسیر غصه ها شی
حالا که آسمونم دنیای تازه ای نیست
اون وفت یه جا بشینی محو گذشته ها شی
ترسیده باشی از کوچ اوجو ندیده باشی
واسه یه مشت دونه اهلی. آدما شی
تو سایه ها بمونی درگیر سایه ها شی
مفهوم زندگی رو از یاد برده باشی
دلت بخواد دوباره از ته دل بخونی
از ترس ریزش اشک غمگین و بی صدا شی

 

میشه پرنده باشی اما رَها نباشـی
میشه دِلت بِگیره اَسیر غُصه ها شـی
حالا که آسمونَم دنیای تـاازه ای نیسـت
اونوَقت یه جا بشینی مَحو گُذشته ها شـی

تَرسیده باشی از کـــوووچ اوجُ نَدیده باشــی
واسه یه مُشـــتِ دوونــه اَهلیِ آدما شـی

توو سایه ها بمونی دَرگیر سایه ها شــی
مَفهومِ زِندگی رو از یاد بُرده باشــی

دِلـت بخواد دوبـاااره ِ از تـهِ دِل بخونـــی
از تَرس ریزشِ اشک ، غمگینُ بی صدا شــی

میشه پَرنده باشی اما رَها نباشـی
میشه دِلت بِگیره اَسیر غُصه ها شـی

حالا که آسمونَم دنیای تـاازه ای نیسـت
اونوَقت یه جا بشینی مَحو گُذشته ها شـی

تَرسیده باشی از کـــوووچ اوجُ نَدیده باشــی
واسه یه مُشـــتِ دونه اَهلیِ آدما شـی

توو سایه ها بمونی دَرگیر سایه ها شــی
مَفهومِ زِندگی رو از یاد بُرده باشــی
دِلـت بخواد دوبـاااره ِ از تـهِ دِل بخونـــی
از تَرس ریزشِ اشک ، غمگینُ بی صدا شــی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 18:13
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ