reza
امروز پدري دخترش را براي نان فروخت
امروز دختر 10 ساله اي مادر شد
امروز دختري در ماشين شيشه دودي با پسري همخواب شد
امروز پدري خشم بيرون را بر پشت همسر پريودش خالي كرد
امروز دختري در التماس چشمانش در چهار ديوار زن شد
امروز مادري در مقابل پسر سه ساله اش با مردي همخواب شد
امروز عشق دختر باكره را با اسكناس سبز سنجيدند
امروز دلم براي امروزم گرفت
نميدانم دنياي شما كثيف است يا چشمان فاحشهء من؟
saeed
هرگز اشتباه نکن ....
اگر اشتباه کردی ... تکرار نکن
اگر تکرار کردی ... اعتراف نکن
اگر اعتراف کردی ... التماس نکن
اگر التماس کردی ... دیگر زندگی نکن
♥ نگار ♥
دعاهای بنزینی امسال:
1-الهی بنزین بگیری.
2-بنزین به قبرت بباره.
3-التماس بنزین.
4-دست به هر چی میزنی بنزین بشه .
5- خدا بنزینت بده ،یک لیتر در دنیا صد لیتر در آخرت
*elnaz* *
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري رد ميشي بر ميگرده نگات ميكنه، بدون براش مهمي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي افتي برميگرده با عجله مياد به سمتت، بدون براش عزيزي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري مي خندي برميگرده نگات ميكنه، بدون براش قشنگي
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري گريه ميكني باهات اشك ميريزه، بدون دوستت داره
اگه يكي رو ديدي كه وقتي داري با يكي ديگه حرف ميزني تركت ميكنه، بدون عاشقته
شايد يه كسي شب ها براي اينكه خواب تورو ببينه به خدا التماس مي كنه ،
شايد يه كسي به محض ديدن تو دستش يخ ميزنه و تپش قلبش مرتب بيشتر ميشه ،
مطمئن باش يه كسي شب ها به خاطر تو توي درياي اشك مي خوابه ،
ولي تو اون رو نمي بيني!
ronak
هی لعنتی
صدایت را از گوش من پس بگیر ...
من به گریه هایم نان قرض میدهم که التماس تو را نکنند ....
تا تو از پیش آبرویم نروی ........
این روز ها که میخواهی بی اجازه از چشمان من بیفتی ....
به تمام آنها که در بیرون ِ من در رفت و آمدند بگو :
حقیقت و حقارت از یک حرف مشترک شروع میشوند
اما من با کسی جز بی کسی هایم حرف مشترک ندارم .......
من دسته گلی هستم که خدا به آب داده (نه پدر)
تا تعادل این کره خاکی
زیر پای دلقکی هایش بر هم نخورد ..............
بگذار همان کودکی هایم را قرقره کنم ....
و دست دست کنم .... تنها پاستیل به جا مانده از کودکی هایم را
که تا دهان میبرمش..... گریه ام میگیرد
مبادا آخرین خاطره ی دختر ِ کودکیهایم را خورده باشم.........................
.
.
.
خطاب به تمام آنها که در بیرون ِ من در رفت و آمدند :
لطفا مرا هر کجا که دیدید آدم حساب نکنید ....
اما بگذارید
بی کسی ام دوباره مرا به نام کوچکم صدا بزند ....
ronak
شاعرانه نيست مي روي
و من هنوز در هجاي اول بهانه ام
و من هنوز کودکم براي التماس ماندنت
نرو!
هزار سال پيش شاعرانه بود
ولي همين يکي دو روز پيش
پيش پاي گريه خدا
بهانه را زمين گذاشتم
و منتظر شدم براي ديدنت
ببيني
بيا!
بياي شاعرانه ام
عاشقانه نيست؟