یافتن پست: #التماس

saqar
saqar
سیمین دخت رضایی؛
دختر ۱۵ ساله...
که هم اکنون در کما به سر می برد، به علت داشتن ویروسی در مغزش
او هم اکنون به دعاى شما محتاج می باشد.
خواهشا براش دعاکنین
اگرکسی تونست براش سوره نظر کردن براش بخونید-سوره ی مومنون_التماس دعا
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 16:10
+10
saqar
saqar
دست های کوچکش به زور به شیشه های ماشین شاسی بلند می رسد.
التماس می کند :آقا... آقا " دعا " می خری؟ و اقا بی اعتنا تسبیح دانه درشتش را می گرداند
و برای فرج آقا " دعا " می کند...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 16:06
+8
sanaz
sanaz
در CARLO
ه حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر شعرم نشکفته خشکید !
به حرمت اشک ها و گریه های سوزناکم. نه تو حتی به التماس هایم هم اعتنا نکردی !
میبنی قصه به پایان رسیده است و من همچنان در خیال چشمان زیبای تو ام که ساده فریبم داد!
قصه به آخر رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 20:04
+6
puya
puya
از دید دخترها

شوهر چیزززززززززز مزخرفی ست
مگرانکه
گیرمان اید
.........

التماس دعا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 23:59
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در آغوشم بگیر

بگذار گرمی دستت را حس کنم

و مرا ببوس تا با هر بوسه ات به آسمان پرواز کنم

نگاهم کن و التماسم را در چشمانم بخوان

قلبم به پایت افتاده است

لرزش دستانم و سستی قدمهایم را نظاره کن

تنها تو را می خواهم

بگذار در نگاهت غرق شوم

و بگذار در آغوشت بخواب روم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 13:35
+6
saman
saman
در CARLO
به التماس نجیبم بخند حرفی نیست

شکسته پای شکیبم بخند حرفی نیست

در امتداد جنونم بیا و رو در رو

به خنده‫های عجیبم بخند حرفی نیست

از آخرین نفس کوچه هم پرم دادند

به این غروب غریبم بخند حرفی نیست

طلسم اشک مرا با فریب دزدیدند

تو هم برای فریبم بخند حرفی نیست

من از عبور نگاهی شکستهام، آری

شکستن است نصیبم بخند حرفی نیست

به حال من پری دل گرفته هم خندید

تو هم بخند حبیبم ـ بخند حرفی نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 11:54
+5
yagmur
yagmur
Kaderimdi sen yazmıştın

تقدیرم بود و تو نوشته بودی

Ben nerde yanlış yaptım

من کجا اشتباه کردم

Bitti dünyam ziyan oldum ziyan

دنیا تموم شد و زندگیم بیهوده شد بیهوده

Ah bir anlasam nerede nerede nerede

آه اگه میفهمیدم ، کجا کجا کجا

Ben nerde yanlış yaptım

من کجا اشتباه کردم

nerede nerede nerede

کجا کجا کجا

Ben nerde yanlış yaptım

من کجا اشتباه کردم

Mumlar yakmıştım yalvarmıştım

شمع ها روشن کرده بودم . التماس کرده بودم

Sen yazmıştın olabilirdi

می تونست باشه چون تو نوشته بودی

Olabilirdi olabilirdi olabilirdi

می تونست باشه ، می تونست باشه ، می تونست باشه

Sevgi yeterdi sen kaldırdın

رفاقت کافی بود اما تو گرفتیش

Allah'ım

خدای من


Ben nerde yanlış yaptım

من کجا اشتباه کردم


Allah'ım

خدای من
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 12:35
+8
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
اشك ریختیم چه مغرورانه كردیم

چه مغرورانه كردیم چه مغرورانه از هم

بود و

هدیه شیطان را به هم كردیم

هدیه خداوند را از هم كردیم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 11:22
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
داری میگذری از من داری رد میشی آسون حرفی برات ندارم

بغضمو کردی پنهون اشکامو در میاری ولی انگار نه انگار

دستامو بگیر تو دستهات برای آخرین بار ...

یه لحظه چشمهات رو ببند شاید باز یادت بیاد

همون که گفتی بهش یه روز جای تو هیچکس نمیاد

این شعر عاشقونه نیست یه التماسه خوب من

نشکن منو پسم نزن بگو چقدر گریه کنم تا دیگه از پیشم نری ...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 16:18
+3
saman
saman
یه دنیا بغض یه دنیا حرف و خواهش

یه تندیس غم و رنج یه نمایش

یه کودک خسته از کار فراوون

یه رویایی که گم شد تو خیابون

فشار زندگی دستای کوچیک

هجوم لحظه های گنگ و تاریک

بساط واکس و فرچه چرخ سیار

بساط التماس تکرار بسیار

سکوت و خستگی نگاه معصوم

از( اب بابا ) از این زندگی محروم

چقدر طعمش عجیبه این ترانه

دستای کوچیک و کار مردانه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 15:04
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ