dostay golam roz khosh byby

به سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن
که شبیه باباهاشون بشن
نه مثل جوونای امروز که ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن !

تو با منی، حس می کنمت
همین جا روبروی خودم
صداتو می شنوم همه جا
یا شاید من دیوونه شدم
اگه تو، تو اتاقم نیستی
چرا کنار تو می شینم
چرا دارم تو رو می بوسم
چرا دارم تو رو می بینم

{من با تو ام عزیزم، اسم منو صدا کن
می بینمت کنارم، می بوسمت نگام کن}

اگه تو، تو اتاقم نیستی
چرا هوای تو تو خونه ست
چرا با تو حرف می زنم هر روز
نگو تو دلت این دیوونه ست
اگه تو، تو اتاقم نیستی
چرا کنار تو می شینم
چرا دارم تو رو می بوسم
چرا دارم تو رو می بینم

{من با تو ام عزیزم، اسم منو صدا کن
می بینمت کنارم، می بوسمت نگام کن}

می بینمت کنارم...

من با تو ام عزیزم...

{-31

امروز می خوام از اینا ول بدم وسط خیابون

امروز یه پشه مشاهده کردم تو اتاق. رفتم یه دماسنج آوردم نشستم جلوش نشونش دادم و باهاش منطقی بحث کردم که هنوز سرده هوا. اونم قبول کرد و رفت !

امروز تو اتاقم يه پشه مشاهده کردم!!! رفتم يه دماسنج آوردم نشستم
جلوش درجه دماسنجو نشونش دادم و باهاش منطقي بحث کردم که هنوز سرده هوا.اونم قبول کرد و رفت...

خداوندا خوشبختی را دیروز به حراج گذاشته بودی ولی من زاده ی امروزم، خدایا جهنمت فرداست پس چرا من امروز می سوزم؟؟؟؟!!!

دیالوگی که امروز شاهدش بودم (بین ۲ دختر) :

موبایلت داره زنگ میخوره.
اَه پیداش نمیکنم.
نکنه خونه جا گذاشتیش

دنیای دست ها از هر دنیایی بی وفاتر است

امروز دست هایت را می گیرند

قصه ی عادت که شدی

همان دست ها را برایت تکان می دهند

خاطره ی شادی های دیروز ...
تلخ ترین غمی است که امروز دارم ...