یافتن پست: #انسان

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه چیزی میگم نصیحت نیست به خدا اما رو حرفم فکر کن
رفیق . . .
زیادى خوبى نکن !!!
انسان است، فراموشکار است !!!
از تنهایى اش که در بیاید تنهایى ات را دور میزند !!!
پشت مى کند به تو , به گذشته اش !!!
حتی روزى میرسد که به تو میگوید: شما
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:11
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

زمانیکه انسان به دنبال کسی راه بیفتد از دنبال کردن حقیقت دست برداشته است : کریشنا مورتی .

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 23:07
+3
saman
saman

خدایا کفر نمی گویم


پریشانم


چه می خواهی تو از جانم !


مرا بی آنکه خود خواهم اسیر زندگی کردی


خداوندا !


اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی


لباس فقر پوشی


غرورت را برای تکه نانی به زیر پای نامردان بیندازی


و شب ، آهسته و خسته


تهی دست و زبان بسته


به سوی خانه باز آیی


زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟


خداوندا !


اگر در روز گرما خیز تابستان


تنت بر سایه دیوار بگشایی


لبت بر کاسه مسی قیر اندود بگذاری


و قدری آن طرف تر عمارت های مرمرین بینی


و اعصابت برای سکه ای این سو و آن سو در روان باشد


زمین و آسمان را کفر می گویی ! نمی گویی ؟


خداوندا !


اگر روزی بشر گردی


زحال بندگانت با خبر گردی


پشیمان می شوی از قصه خلقت


از این بودن ، از این بدعت


خداوندا تو مسئولی


خداوندا !


تو می دانی که انسان بودن و


ماندن در این دنیا چه دشوار است


چه رنجی می کشد آنکس که انسان است


و از احساس سرشار است.

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 15:28
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
چه زیبا گفت تکه سنگ 

آن زمان که فرشته ای از او پرسید : چرا از خدا نمیخوای انسانت کنه ؟

سنگ جواب داد : هنوز اینقدر سخت نشدم که انسان بشم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 13:41
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
عشق عینک سبزی است که با آن انسان کاه را یونجه می بیند

@arash-tavanaei
دیدگاه  •   •   •  1392/05/22 - 12:10
+6
saman
saman

بی حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست



باور کنید که پاسخ آیینه سنگ نیست



سوگند می خورم به مرام پرندگان



در عرف ما، سزای پریدن تفنگ نیست



با برگ گل نوشته به دیوار باغ ما



وقتی بیا که حوصله غنچه تنگ نیست



در کارگاهِ رنگرزانِ دیار ما



رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست



از بردگی مقام بلالی گرفته اند



در مکتبی که عزت انسان به رنگ نیست 



دارد بهار می گذرد با شتاب عمر



فکری کنید که فرصت پلکی درنگ نیست 



وقتی که عاشقانه بنوشی پیاله را



فرقی میان طعم شراب و شرنگ نیست



تنها یکی به قله تاریخ می رسد



هر مرد پاشکسته که تیمور لنگ نیست

دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 16:16
+2
saman
saman

همیشه روزهایی هست که
انسان در آن، کسانی را که دوست
می داشته است بیگانه می یابد…!


[آلبر کامو]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 09:15
+2
saman
saman

نامی‌ نداشت.نامش‌ تنها انسان‌ بود؛


و تنها دارایی‌اش‌ تنهایی. گفت: تنهایی‌ام‌ را به‌ بهای‌ عشق‌ می‌فروشم. کیست‌ که‌ از من‌ قدری‌ تنهایی‌ بخرد؟
هیچ‌کس‌ پاسخ‌ نداد.گفت: تنهایی‌ام‌ پر از رمز و راز است، رمزهایی‌ از بهشت، رازهایی‌ از خدا.
با من‌ گفت‌و گو کنید تا از حیرت‌ برایتان‌ بگویم… هیچ‌کس‌ با او گفت‌وگو نکرد.و او میان‌ این‌ همه‌ تن، تنها فانوس‌ کوچکش‌ را برداشت‌ و به‌ غارش‌ رفت.
غاری‌ در حوالی‌ دل. می‌دانست‌ آنجا همیشه‌ کسی‌ هست. کسی‌ که‌ تنهایی‌ می‌خرد و عشق‌ می‌بخشد.
او به‌ غارش‌ رفت‌ و ما فراموشش‌ کردیم‌ و نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ مدت‌ آنجا بود.سیصد سال‌ و نُه‌ سال‌ بر آن‌ افزون؟ یا نه، کمی‌ بیش‌ و کمی‌ کم.
او به‌ غارش‌ رفت‌ و ما نمی‌دانیم‌ که‌ چه‌ کرد و چه‌ گفت‌ و چه‌ شنید؛ و نمی‌دانیم‌ آیا در غار خوابیده‌ بود یا نه؟
اما از غار که‌ بیرون‌ آمد بیدار بود، آن‌قدر بیدار که‌ خواب‌آلودگی‌ ما برملا شد. چشم‌هایش‌ دو خورشید بود، تابناک‌ و روشن؛ که‌ ظلمت‌ ما را می‌درید.
از غار که‌ بیرون‌ آمد هنوز همان‌ بود با تنی‌ نحیف‌ و رنجور. اما نمی‌دانم‌ سنگینی‌اش‌ را از کجا آورده‌ بود،
که‌ گمان‌ می‌کردیم‌ زمین‌ تاب‌ وقارش‌ را نمی‌آورد و زیر پاهای‌ رنجورش‌ درهم‌ خواهد شکست.از غار که‌ بیرون‌ آمد، باشکوه‌ بود.
شگفت‌ و دشوار و دوست‌ داشتنی. اما دیگر سخن‌ نگفت. انگار لبانش‌ را دوخته‌ بودند، انگار دریا دریا سکوت‌ نوشیده‌ بود.
و این‌ بار ما بودیم‌ که‌ به‌ دنبالش‌ می‌دویدیم‌ برای‌ جرعه‌ای‌ نور، برای‌ قطره‌ای‌ حیرت. و او بی‌آن‌ که‌ چیزی‌ بگوید، می‌بخشید؛ بی‌آن‌ که‌ چیزی‌ بخواهد.
او نامی‌ نداشت، نامش‌ تنها انسان‌ بود و تنها دارایی‌اش، تنهایی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 17:41
+4
saman
saman

بدتر از رفتن


گندیست که انسان ها به “باور ” یکدیگر می زنند ….

دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 17:33
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مغز انسان پر کارترین جای بدنه اون همه ۲۴ ساعت روز
و همه ۳۶۵ روز سال و کار میکنه کار اون از لحظه تولد آغاز میشه
و فقط وقتی متوقف میشه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
که ما وارد سالن امتحانات میشیم !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 11:58
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ