یافتن پست: #اون

xroyal54
xroyal54
ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺻﺒﺢ برای یه نفر ﺍﻭﻥ موقعی هست ﮐﻪ
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﻨه
ﺑﯿﻦ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ
ﺣﻀﻮﺭ ﯾﺎﺭش ﺭﻭ ﺣﺲ ﮐﻨه
ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﻟﻤﺲ ﮐﻨه
... ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸه
ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩش ﺑﮕه ﻣﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﯼ ﺗﻨﺘﻢ !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 21:22
+10
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻋﺎﺷﻖ ﺍﻭﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻡ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻫﻴﺠﺎﻥ ﺑﺮﺍﻡ ﻳﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﻭ ﺗﻌﺮﻳﻒ
ﻣﻴﻜﻨﻪ
ﺍﻧﻘﺪ ﻣﻴﻭﻥ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﻴﺨﻨﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﻦ
ﻫﻴﭽﻲ ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻢ
ﺟﺰ ﺻﺪﺍﻱ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺷﻴﺮﻳﻨﺶ!
ﺻﺪﺍﻱ ﺧﻨﺪﻩ ﻱ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺩﻟﻨﻮﺍﺯﺗﺮﻳﻦ ﺻﺪﺍﻱ ﺩﻧﻴﺎﺱ
(خدا قسمتتون کنه.ما که ندیدیم)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 19:51
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
امروز رفتم برات ساعت بخرم ، اما هر چی گشتم دیدم هیچ ساعتی به قشنگی اون ساعتی که دیدمت نیست .
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 19:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوست دارم بدونم اونهایی که همزمان با خیابانی امتحان گزارشگری دادن و رد شدن چطوری بودن؟!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 19:18
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خانه چیست؟
خانه و بقیه لوازم درون اون زائده هایی هستند که اطراف کامپیوتر رو فراگرفته اند..:))
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 19:17
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به این دو دسته افراد کار نداشته باشین ، طفلیا دست خودشون نیست :
یکی اونا که سوالی می پرسن که جوابش رو می دونن
دومی اینا که طبقه اول تا همکف رو با آسانسور میرن !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 19:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پسره سن خودش با سن دادشش روهم 13 سال نمیشه ،استاتوس زده :
Galexy S4 یا iPhone 5 کدومش ؟!
اگه یکیش رو برام نگیرن شب خونه نمیرم !!!
من سن اون بودم یه دونه از این عینک شنا داغونا داشتم حموم که میخواستم برم با خودم میبردم ، بعدش تشت رو آب میکردم با کله میرفتم توش و ساعتها به شادی میزیستم !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 19:01
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شیطونه میگه دیگه با هیچ پسری دوست نشما...!! ولی ایمان من قوی تر از اونیه که گول شیطون رو بخوره....
8 دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 18:58
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

دل تو یه جزیره ی دور افتاده است که من اولین ساکن اون می شم .


دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 18:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قسم به چشمات بعد از این جز تو گلی بو نکنم

جز به تو و به خوبیات به هیچ کسی خو نکنم

قسم به اسمت که تورو ، تنها نذارم بعد ازین

اسم تو رو داد میزنم تا دم دمای آخرین

قطره به قطره خونمو یکجا به نامت میکنم

دلخوشیای دنیا رو خودم به فالت می کنم

می برمت یه جای دور خودم میشم سنگ صبور

برات یه کلبه میسازم پراز یه رنگی پره نور

روح و دل و جون و تنم نذر نگاهت میکنم

دنیاها رو فدای اون چهره ماهت میکنم...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 18:51
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ