محمد حسن کاظمی
واکنش کودکان ب کتک در ایران و خارج
خارج:جیغ...داد...گریه...افسردگی...روانپزشک
ایران:مادره تا سر حد مرگ بچه رو کتک میزنه اونوقت اون بچه برمیگرده میگه:هه هوهوهو اصلنم درد نداشت
محمد حسن کاظمی
پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....
با تو رازی دارم
اندکی پیشتر اَی ...
اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!
زیر چشمی به خدا می نگریست !!
محو لبخند غم آلود خدا
دلش انگار گریست .
نازنینم اَدم: ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!
یاد من باش ... که بس تنهایم !!
بغض آدم ترکید، ... گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ...
من به اندازه ی گلهای بهشت .... نه
به اندازه عرش ... نه ... نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من
دوستدارت هستم !!
اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت ...
راهی ظلمت پر شور زمین ...
زیر لبهای خدا باز شنید ،...
نازنینم اَدم ... نه به اندازه ی تنهایی من ...
نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !!!
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!
♥ نگار ♥
ﻫﻤــــﻪ ﭼﺸﺎﺗﻮﻧــــﻮ ﺑﺒﻨﺪﯾــد ﯾﻪ ﺧﺒــﺮ ﺧﻮﺏﺑــﺪﻡ :
.
.
.
.
.
..
.
-.- -.- -.- -.- -.- -.- -.. -.- -.-
-.- -.- -.-
-.- -.- -.- -.--.- o.o -.- -.- -.- -.- -.- -.- -.-
-.- -.- -.- -.- -.- -.- -.- -
.
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﻭﻥ ﻭﺳﻂ ﭼﺸـﺎﺵ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﻧﻤﯿﮕـﻢ .