طرف زنگ زده میگه میتونم با شما آشنا بشم؟میگم نه .بعد میگه زن داری؟میگم نه از ازدواج و این حرفها بدم آمده.میگه شغلت چیه حساس ؟میگم آره بابا استاندار قزوین هست من هم زیر مجموعه اون هستم.میگه نمیب خوای با من دوست بشی؟میگم نه.میگه من پولدارم بابا آزرا داره.گفتم نمی خوام.بعد میگه من عاشق صدات شدم.انگار صدای آلن دلون شنیده.بعد میگه عزیزم من یک خواهشی داشتم.من از خونه نمیتونم بیرم بیرون برای من یک شارژ 10 هزار تومنی بفرس.خانوم پولدار ما رو نگاه کن.{-
غضنفر داشته راديو پيام گوش ميداده، گزارشگره ميگفته: راه بهارستان به امام حسين بستهاست، راه انقلاب هم به امام حسين بستهاست... غضنفر ميگه: باشه بابا بستس كه بستس، ديگه چرا هي به امام حسين قسم ميخوري؟
يه مرده به رفيقش ميگه : ببين، من هر وقت با زنم دعوا مي كنم، هميشه حرف آخر رو من مي زنم و اون هيچي نميگه. رفيقش ميگه : بابا دمت گرم ، كارت خيلي درسته، حالا اون حرف آخر چيه؟ ميگم: "غلط كردم
@Malo0o0os گاهی برات مهم نیست فلانی چی نوشته ناخودآگاه تا اسمشو میبینی لایک میزنی چون اون آدمو دوست داری انگار با لایکت میخوای بهش بگی ببین تو هر چی میخوای بنویس، ولی فقط باش !!!
تهوع آورترین سوالهای فامیلی...... کودکی: مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو. مدرسه : معدلت چند شد؟.. دانشجویی :درست کی تموم میشه؟ ..بعدر از درس : چرا ازدواج نمیکنی؟.. بعد از ازدواج : چرا بچه دار نمیشین.. بعد از بچه : این بچه قیافهش به کی رفته؟