یافتن پست: #بارانی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه های خاطرم نخواهد برد .
دوست داشتن خوبان همیشه گفتنی نیست گاهی سکوت
است ، گاهی نگاه ، و گاهی.................
دیدگاه  •   •   •  1393/01/26 - 19:42
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




این همه واژه و من از سکوت لبریزم
انگار کابوس این روزهای خاکستری سایه انداخته به خیال من...
حوالی این ساعت های بارانی جای زیادی برای رفتن ندارم
غیر از آغوش تو ؛ یـــــا
کوچه پس کوچه های این شهر غریب...


دیدگاه  •   •   •  1393/01/25 - 16:52
+3
mary jun
mary jun
یک ساعت ک آفتاب بتابه خاطرات آن همه شبهای بارانی از یاد میره !
 این است حکایت آدم ها ..............فراموشی
دیدگاه  •   •   •  1393/01/21 - 17:42
+5
fereshte
fereshte
دلگیر نشو از آدمها... نیش زدن طبیعتشان است.  سالهاست به هوای بارانی میگویند : خراب...!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 03:21
+5
melika
melika
وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست ،
نگفتم :عزیزم ، این کار را نکن.
نگفتم :برگرد
و یک بار دیگر به من فرصت بده.
وقتی پرسید : دوستش دارم یا نه ،رویم را برگرداندم.
حالا او رفته و من تمام چیزهایی که نگفتم را می شنوم
نگفتم :عزیزم ،متاسفم ،
چون من هم مقصر بودم
نگفتم :اختلاف ها را کنار بگذاریم،
چون تمام آنچه می خواهیم عشق و وفاداری و مهلت است .
گفتم :اگر راهت را انتخاب کرده ای،
من آن را سد نخواهم کرد
حالا او رفته و من
تمام چیزهایی که نگفتم را می شنوم
او را در آغوش نگرفتم و اشکهایش را پاک نکردم
نگفتم :اگر تو نباشی
زندگی ام بی معنی خواهد بود .
فکر می کردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد
اما حالا،تنها کاری که می کنم
گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم
نگفتم :بارانی ات را درآر...
قهوه درست می کنم و با هم حرف می زنیم.
نگفتم :جاده بیرون خانه طولانی و خلوت و بی انتهاست.
گفتم :خدانگه دار ،موفق باشی ،خدا به همراهت.
او رفت و مرا تنها گذاشت
تا با تمام چیزهایی که نگفتم ،زندگی کنم.

شل سیلور استاین
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 19:54
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

قرارمان روزهای بارانی بود...




دقیقه ای به یاد هم زیستن...




باران بارید و او حتی ثانیه ای...




مرا در خیال خود نیافت...




ببار باران...




ببار نمیخواهم اشک هایم را ببیند..




ببار باران میخواهم مرا به یاد اورد...


 
مرا که در تمام لحظاتم حضورش را جستجو کردم...




حضور هیچگاه نبوده اش را ...




ببار باران...بگذار بفهمد ابرها هم به حالم میگریند...




بگذار بفهمد دلتنگ حضورش هستم...




دلتنگ نگاهش...کلامش..دلتنگ عطر تنش...




ببار باران.. .

دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 17:15
+2
be to che???!!
be to che???!!
می شود باران ببارد؟

همین امشب!

قول می دهم فقط

قطره های پاکش را بغل کنم!
و بی هیچ اشکی
دستهایش را بگیرم
قول می دهم
فقط بویش را حس کنم!
اصلا اگر ببارد
فقط از پشت پنجره نگاهش می کنم
قول می دهم برایش شعر نگویم
فقط... می شود؟
امشب.... ؟

خدایا

دلم به اندازه تمام روزهای بارانی تنگ است...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:01
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آن شب باران می بارید… باران که می بارد به تو مشتاق تر می شوم…
و از همین شوق بی چتر آمدم… ولی آمدم…
و تو نمی دانی که چه بارانی بود، چون نیامدی… و باران می بارید…
آن شب تب کردم و تو هیچ نکردی…و باران می بارید…
و بالاخره دیشب مردم و حتی تو تب هم نکردی.....




دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 18:16
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
مگر تو باران را دوست نداشتی ؟
برگرد و ببین آسمان چشمانم را برایت بارانی کردم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 20:25
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبال پریشانی ام
طاقت فرسودگی ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی ام
آمده ام آن لحظه ی توفانی ام
دلخوش گرمای كسی نیستم
آماده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطش سالها
تا تو كمی عشق بنوشانی ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا كه بگیری و بمیرانی ام
خوبترین حادثه می دانمت
خوبترین حادثه می دانی ام
حرف بزن ابر مرا باز كن
دیرزمانی است كه بارانی ام
حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه ی یك صحبت طولانی ام ...





دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 19:24
+6
صفحات: 1 2 3 4 5 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ