یافتن پست: #بازی

شاهین
شاهین
قابله توجه بچه هایه فوتبالی این عکس بچگیه بازیکنانه جامه اوروپاس اگه دقت کنید اونا هم از همین زمین خاکیا بازی رو شروع کردن{-7-}
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 21:37
+5
-1
☺SAEED☻
☺SAEED☻
دوستی و رابطه بدون صداقت
مثل یه موبایل بدون آنتن ـه
.
.
.
.
.
و موبایل بدون آنتن به چه دردی میخوره ؟!
.
.
.
.
.
بازی کردن :دی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 21:02
+2
fowkes
fowkes
واقعا نیکلاس کیج بازیگر محشریه{-57-}{-41-}
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 19:58
+6
ali rad
ali rad
احساس میکنم بد بازی را باختم…
حواست هست ؟؟؟
من یارت بودمـ نه حریفت !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 19:47
+2
☺SAEED☻
☺SAEED☻
با فک و فامیل ، نشستیم اسم و فامیل بازی کردیم ،
دائیم برای میوه با "ی" نوشته " یه کیلو خیار " !!!!!! همچین هم اصرار میکنه درسته که آدم شک میکنه حتما راست میگه .....
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 19:15
+3
Mitra Mohebbi
Mitra Mohebbi
به سلامتیه نسل من که خسته شد از بس دزدکی بوسید…
دزدکی حرف زد…
دزدکی در آغوش گرفت…
دزدکی عشق بازی کرد…
دزدکی دوست داشت..
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 18:21
+8
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
سلام بچه ها....یه بازی.....
من یه اسم میگم با آخر اسم قبلی اسم بگین
همه هم بلدین.
1.هر کس تونست باز نشر کنه
2.اگه میخای بازم اسم بگی بزا 5.6 نفر بگن بعدش بگو
3.لایکش یادت نره ها
از مرتضی شروع کنیم
آخرین ویرایش توسط moricarlo در [1390/12/22 - 12:11]
426 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 11:41
+21
-2
قصۀ شیرین
مهرورزان ز زمان های کهن
هرگز از خویش نگفتند سخن
که در آنجا که تویی
برنیاید دگر آواز زِ من!
ما هم این رسم کهن را بسپاریم به یاد
هر چه میلِ دلِ دوست،
بپذیریم به جان؛
هر چه جز میلِ دلِ او،
بسپاریم به باد!
آه!، باز این دل سرگشتۀ من
یاد آن قصه شیرین افتاد:
بیستون بود و تمنای دو دوست.
آزمون بود و تماشای دو عشق.
در زمانی که چو کبک،
خنده می زد شیرین،
تیشه می زد فرهاد!
نه توان گفت به جانبازیِ فرهاد: افسوس،
نه توان کرد ز بیدردیِ شیرین فریاد.
کار شیرین به جهان شور بر انگیختن است!
عشق در جان کسی ریختن است!
کار فرهاد، برآوردن میلِ دلِ دوست
خواه با شاه درافتادن و گستاخ شدن
خواه با کوه درآویختن است.
رمز شیرینی این قصه کجاست؟
که نه تنها شیرین، بی نهایت زیباست
آن که آموخت به ما درس محبت می خواست:
جان چراغان کنی از عشق کسی
به امیدش ببری رنج بسی،
تبو تابی بُودَت هر نفسی.
به وصالی برسی یا نرسی!
سینه بی عشق مباد

(فریدون [!])
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1390/12/22 - 10:24]
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 10:20
+5
sasan pool
sasan pool
دلم دگر دل نیست
خنجرها زدند بر دلم
نمیدانم با این همه زخم و جای خجر کنم
دگر خنجر نزن دلم جایی برای خنجر خوردن ندارد
6 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 08:53
+1
ramin
ramin
آخه کی بجز علی کریمی محبوب ترین بازیکن جهانه هان بچه شما بگید
25 دیدگاه  •   •   •  1390/12/22 - 01:19
+5
-3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ