یافتن پست: #برایم

yagmur
yagmur
بر نگرد
خاطراتت را سوزانده ام
دیگر اثری از تو در دلم نمیبینم
جوابت " نه" است!!
برو...خوش باش با همان دلایلی که
روزی به خاطرشان از کنارم رفتیبرنگرد تمام شده ای برایم

دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 14:44
+9
saman
saman
در CARLO
من تنها نیستم...


اشکهایم را دارم

اشکهایی که از غم نبودن تو بر

گونه هایم جاریست

من تنها نیستم لحظه ها را دارم

لحظه هایی که یکی پس از دیگری

غمگینانه میمیرند

تا حجم فاصله ها را کمرنگ تر کنند

من تنها نیستم چرا که خیالت حتی

یک نفس از من غافل نمی شود

چقدر دوست دارم لحظه هایی را که

دلتنگ چشمانت می شوم

هر لحظه دوریت برایم یک دنیا دلتنگی

است و چقدر صبور است دل من

چرا که به اندازه تمام لحظه های با

تو بودن از تو دور هستم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 11:53
+5
binam
binam
در CARLO
کاش میمرد این ساعت دلتنگی

و کاش نگاهم بدون تصور خاطراتت بسته میشد

نه غروب برایم معنی دارد نه طلوع

نه سکوت را میفهمم نه شلوغی را

کاش بمیرد این ساکن شدن

بمیرد این روزهای ساده و بی تو گذشتن

حتی مـــــــــــرد بودن را دیگر دوست ندارم

نه مرد نه زن دیگر هیچ چیز را دوست ندارم

سکوت کنم و دلم را ببندم روی تمام احساسات

که این خانه خراب از ابتدا هم خانه خراب بود





بی نام
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 22:48
+4
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
دلم تنگ شده
برای " "….
تو که سزاوار این همه اشعار عاشقانه ای …
تو که این همه در من میتابی …
در من خانه میکنی
و
میروی و میذاری …
"تــــو"
واژه ی کوچکی است
اما دنیای مرا شامل میشود …
فراموش میکنی
اما نمیشوی
دوستت میدارم اما دوستم نمیداری
بیخیالم میشوی اما از خیالم نمیروی
قلم میشوی در دستانم
تک تک سطر های خاطاتم را مینگاری
خنده میشوی رو لبانم
میشوی در چشمانم
کیستی ؟؟
که این همه برایم هستی و من برایت بس ناچیز …
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 23:40
+4
alifabregas
alifabregas
از تراکم ابرها میترسم
می روی
چتری برایم بگذار
تنها
زیر شلاق باران میترسم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 12:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
خودش ، 10 دقیقه پیش
دلشوره مرانداشته باش!
اینجا هم اتاقی من حسرت توست،
رنج میخورم،
اشک مینوشم،
من خوبم!میدانم باحسرتت چگونه تاکنم! فقط برایم بنویس:
هنوز هم لبخندمیزنی؟
.H.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:29
+8
farzad70
farzad70
در CARLO
تصمیم گرفتم آنقدر كم یاب شوم تا دلی برایم تنگ شود.
ولی افسوس فراموش شدم...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 14:38
+9
saman
saman
سیگار با مشروب با طعم هم آغوشی

یعنی فراموشی فراموشی فراموشی

بعد از تو الکل خورد من را مست خوابیدم

بعد از تو با هر کس که بود و هست خوابیدم

بعد از تو لای زخم هایم استخوان کردم

با هر که می شد هر چه میشد امتحان کردم





اما نشد هیچ کس جای تو را برایم پر نکرد گل من
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 12:46
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
برایمـ از بازار یڪ بغض خوب بخر . . . این بغضـے ڪہ م‍ن دارم . . ؛ هر روز مـے شڪنـد . . . !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 16:40
+7
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO


سیگارم چه زیبا کام میدهد ...

او تا صبح پیراهن سفیدش را برایم می سوزاند من از لبانش بوسه ها میگیرم ..٬

چه لذتی دارد این رفاقت بی منت ..

او از جان مایه میگذارد و من از عمر ........!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 20:34
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ