یافتن پست: #برس

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
امروز زنگ زدم ۱۱۰ گفتم:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به دادم برسید دو تا دختر سر من دارن دعوا میکنن
.
.
.
.
.
.
پلیس اومده گفته: خو دعوا کنن تو چرا می ترسی؟ .
.
........
.
.
.
.
من گفتم: آخه اونی که زشت تره داره برنده میشه
دیدگاه  •   •   •  1393/07/17 - 15:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یبار زنگ زدم110 گفتم اللووووو پلیسس
گفت بله بفرمایید!!
گفتم کمک، اینجا یه عالمه مرده هست!
گفت، یا ابوالفضلللل کجایی؟
گفتم قبرستون..
هیچی دیگه الان با وثیقه بیرونم=))=))
دیدگاه  •   •   •  1393/06/31 - 19:21
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
پسری ﺑﺎ ﭘﺪﺭ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﺭﺵ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﻟﮑﺴﻮﺯ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ
ﺟﻤﻌﻪ ﻣﯿﺮﻓﺖ .
ﺩﺭ ﯾﮏ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﭘﺴﺮﯼ ﻫﻤﺴﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ
ﮐﻪ ﻟﻨﮓ ﻣﯿﻔﺮﻭﺧﺖ .
ﭘﺴﺮ ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩﺭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ ﻋﺎﻗﻞ ﺍﻧﺪﺭ ﺳﻔﯿﻪ ﺑﻪ
ﻟﻨﮓ ﻓﺮﻭﺵ ﮔﻔﺖ : ﺍﻻﻥ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﻌﻪ ﺍﺳﺖ
ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺮﻭﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﻌﻪ
ﭘﺴﺮ ﻟﻨﮓ ﻓﺮﻭﺵ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ , ﻣﻦ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﻋﺒﺎﺩﺕ
ﻣﯿﮑﻨﻢ ,
ﺷﮑﻢ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﺻﺮﺍﻁ ﺍﻟﻤﺴﺘﻘﯿﻢ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ
ﺍﺩﺍ ﮐﻨﺪ ,
ﺳﻼﻡ ﻣﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ
ﻟﻨﮓ ﻧﻤﯽ ﺧﺮﯼ ....
دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 16:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هرچه بنویسم کسی درک نمیکند.

که چه حالی دارد...

شبهایت را

کنارِ عشقی به صبح برسانی...

که هنوز رنگِ چشمهایش را هم

از نزدیک ندیده ای...
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 17:08
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یعنی میــشه ؟
یه روز من و تــــو به هم برسیم ؟؟
بعد مثلا بخوایم بشینیـــم سر سفره ی عقد ..
بعد من همون بار اول تُنـــــــدی بگم
بلــــــــــــه
تو هم بگی مگه هولی :)) من فرار نمیکنم که ... !!
منم بگم غلط کردی بخوای فرار کنی کشتمت ..
اما دلـــــم نمیخواد..
حتی یه لحظه دیگه هم واسه رسید به تـــــــو ..
و مال هم شُدنمون صبــر کنم ..
بلـــــــه .. بلــــــه .. بلــــه
تو هم بگی : الحق که دیونه خودمی عاشقتم
منم بگم زیز لفظیـــــمو بده .. درسته سریع گفتم ..
اما دلیل نمیشه کادومو ندی
تو هم بگی اَی اَی از دست ِ تــو .. بیا عشــقم
تفدیم با عشق به همســـرم
منم بگم : ممنون شوهـــر دوست داشتنی ام
یعنی میشه عشقم؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:59
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

تاسف از این نابرابری


چند روز پیش که از کرج با تاکسی به تهران میرفتم ، در اتوبان از شدت گرما، شیشه پنجره جلو را پایین کشیدم و باد شدیدی داخل ماشین آمد ، درحال لذت بردن از بادی بودم که در موهایم میپیچید که یادم افتاد سه خانم جوان عقب نشسته اند، وقتی برگشتم که بپرسم باد اذیتشان میکند یا نه، با صحنه ای روبرو شدم که به عنوان یک پسر ایرانی از خودم خجالت کشیدم : هر سه نفر با وجود گرمای شدید لباس های زیاد به تن و مقنعه و روسری به سر داشتند و بدون اینکه متوجه من یا باد شوند از پنجره به بیابان های بین تهران و کرج خیره شده بودند... برگشتم و شیشه را دوباره بالا کشیدم... تنها کاری که از من بر می آمد این بود که این لحظه را غمگنانه به ثبت برسانم...متاسفم.

دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 12:13
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

یه هندونه رو ازبالای برج میلادمیندازن پایین


میره ومیره


این بالا چقدسرده:|



عجب Viewی داره شهر ازینجا :|


آهان هندونه،میره و میره


برج میلاد هم بلنده ها :|


لامصب خیلی بلنده!!


عـه!بچه ها سوراخ اوزون دیده میشه ازینجا :|


هندونه همچنان میره و میره


بی صاحاب چقد بلنده :|


تو کجا میای خدایی؟ :|


هندونه میره و میره و یه عده فضولم دنبالش :|


خلاصه میره و میره


چقد بلنده وامونده :|


ایستادید نگا میکنید تا برسه و ب[!]؟؟ :|


کمک نمیکنید؟ :|


پس آرمان های امام چی میشه؟ :|


عه!!هندونه رو یادم رف،میره و میره


و همچنان هم داره میره ومیره بی صاحاب


کلا آدم پیگیری هستی نه



! ! ! !


ترکید :|
راحت شدی؟
حالا برو


2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 17:28
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







کــمـــــاج
---------------
مواد لازم :

آرد برنج 1 پیمانه
تخم مرغ 1 عدد
شکر 4 - 5 قاشق غذاخوری
زردچوبه 1 قاشق چایخوری
زعفران به میزان لازم
شیر به میزان لازم
وانیل خالص نوک قاشق چایخوری
گلاب 1 قاشق غذاخوری

طرز تهیه :

در دستور سنتی کماج از آرد برنج ( و گاهی کمی آرد گندم ) ، تخم مرغ ، شیر ، زردچوبه و زیره استفاده میشه . ولی میشه مطابق سلیقه و ذائقه مواد بالا رو به این نان سنتی اضافه کرد.
آرد برنج ، تخم مرغ ، زردچوبه ، وانیل ، زعفران ، شکر و گلاب رو با هم مخلوط کنید و شیر رو کم کم به مواد اضافه کنید و مواد رو هم بزنید . اضافه کردن شیر رو تا جایی ادامه بدید که به غلظت فرنی شل برسد.
مایه کماج رو برای یک شب یا حداقل 5 - 6 ساعت تو ظرف در دار تو یخچال بذارید تا آرد برنج تو شیر عمل بیاد .
کف تابه نچسب رو کمی چرب کنید و بذارید تابه داغ بشه ، بعد یک ملاقه از مایه کماج رو بریزید تو تابه و درش رو بذارید تا با حرارت ملایم نان شروع به پختن بکنه ، وقتی یک روی نان پخت ، به راحتی برش گردونید تا روی دیگه اش هم پخته بشه.
برای نان بعدی بازهم کف تابه رو کمی چرب کنید.
میزان شیرینی این نان به ذائقه شما بستگی داره به این مقدار شکر کماج نه خیلی شیرین میشه و نه خیلی بی مزه . اگر بخواید کماج رو همراه با مربا یا عسل سرو کنید میتونید مقدار شکر رو کمتر کنید.






دیدگاه  •   •   •  1393/06/19 - 17:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



طرز تهیه خوراک زبان گوساله

مواد لازم :
زبان گوساله جوان 1 عدد
پیاز 1 عدد
سیر 1 حبه
جعفری خرد شده 1 پیمانه
دارچین 1 قطعه
برگ بو 2 الی 3 برگ
تخم گشنیز 1 قاشق چایخوری
هل 2 الی 3 عدد
زنجبیل 1 قطعه كوچك
نمك و زرد چوبه به میزان لازم
رب گوجه فرنگی 1 قاشق غذا خوری

طرز تهیه :
برای تهیه خوراك زبان از زبان گوساله جوان و كم جرب استفاده كنید . معمولاً در انتهای زبان مقدار زیادی چربی وجود دارد كه گاهاً همراه زبان فروخته میشود و بایستی آنرا جدا كنید چون این چربیها از نوع اشباع شده است و خوردن آن برای سلامتی خوب نیست .سطح زبان نیز دارای پرز هایی است كه باید با برس تمیز شسته شود .بعد از اینكه چربی های اضافی زبان را گرفتید آنرا شسته و با پیاز خرد شده ،دارچین ، هل،تخم گشنیز، برگ بو، زنجبیل ، نمك و زردچوبه و اضافه كردن آب روی حرارت بگذارید تا بپزد .بعد از پخته شدن دارچین و زنجبیل و برگ بو را دور بیندازید چون به اندازه كافی گوشت زبان را معطر كرده و نیازی نیست در غذا بماند رب گوجه فرنگی و جعفری خرد شده را به زبان اضافه كنید البته میتوانید با روغن تفت داده و به غذا اصافه كنید ولی چون زبان به قدر كافی چرب است ،اگر جعفری سرخ نشود بهتر است . به این ترتیب یك سس خوشمزه درست میشود .زبان را از ظرف خارج كنید و پوست روی زبان را جدا كنید من پوست روی زبان را زمانیكه میخواستم در دیس بكشم جدا كردم تا سس را جداگانه روی آن بریزم ولی میتوان زبان را بعد از جدا كردن پوست روی آن در سس انداخت تا مزه سس را به خود بگیرد و هنگام كشیدن در دیس زبان را برش داده با هویج و سیب زمینی سرخ شده و گوجه فرنگی و ... تزیین كنید .
6 دیدگاه  •   •   •  1393/06/18 - 15:23
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
5 . نمونه ای از چیز های کوچیکی که باعث خوشحالی میشه :)
* غیبت کردی ، میفهمی کلاس تشکیل نشده .
* باز شدن چمدون سوغاتی ها .
* صدای آرومش ، وقتی داره همراه با آهنگ میخونه .
* خسته و گرسنه برسی خونه و غذای مورد علاقه ات آماده باشه .
* نمره ات از اونی که بهت تقلب رسونده بهتر میشه .
* وقتی کسی رو بغل میکنی و اون محکم تر بغلت میکنه .
* وقت تموم شدن مهمونی کفش پاشنه بلندتو در میاری و وایمیسی رو زمین خنک .
* دوستت که ازت دور میشه ، باز بر میگرده ، یه نگاهی ، دست تکان دادنی ، لبخندی .
* کفشدوزک لابه لای سبزی ها .
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 20:59
+4
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ