یافتن پست: #بزرگ

mitra
mitra
وصیت نامه داریوش بزرگ هخامنشی اینک من از دنیا میروم بیست وپنج کشور جزء امپراتوری ایران است. و در تمام این کشور ها پول ایران رواج دارد وایرانیان در آن کشور ها دارای احترام هستند . و مردم کشور ها در ایران نیز دارای احترام هستند. جانشین من خشایار شا باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد . وراه نگهداری این کشور ها آن است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد.اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو میباشد . زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی . من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن ، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند ، اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان . مادرت آتوسا برمن حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن .
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 01:45
+5
محمد حسین هذبی
محمد حسین هذبی
مردی مقابل گل فروشی ایستاد. او می‌خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود. وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه می‌کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می‌کنی؟ دختر گفت: می‌خواستم برای مادرم یک شاخه گل بخرم ولی پولم کم است. مرد لب...خندی زد و گفت: با من بیا٬ من برای تو یک دسته گل خیلی قشنگ می‌خرم تا آن را به مادرت بدهی. وقتی از گل فروشی خارج می‌شدند دختر در حالی که دسته گل را در دستش گرفته بود لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت بر لب داشت. مرد به دختر گفت: می‌خواهی تو را برسانم؟ دختر گفت: نه، تا قبر مادرم راهی نیست! مرد دیگرنمی‌توانست چیزی بگوید٬ بغض گلویش را گرفت و دلش شکست. طاقت نیاورد٬ به گل فروشی برگشت٬ دسته گل را پس گرفت و ۲۰۰ کیلومتر رانندگی کرد تا خودش آن را به دست مادرش هدیه بدهد! شکسپیر می‌گوید: به جای تاج گل بزرگی که پس از مرگم برای تابوتم می‌آوری، شاخه ای از آن را همین امروز به من هدیه کن!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 15:20
+9
Pedram
Pedram
مادربزرگ میگفت : خدا همه چیز را در یک روز خلق نکرده، ولی امان از این آدمیزاد که می خواد همه چیز رو یک روزه بدست بیاره و داشته باشه ...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 09:47
+1
Pedram
Pedram
وقتی تخم مرغ بوسیله یک نیرو از خارج میشکند، یک زندگی بپایان میرسد. وقتی تخم مرغ بوسیله نیروئی از داخل میکشند، یک زندگی آغاز میشود . تغییرات بزرگ همیشه از نیروی داخلی آغاز میشود
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 09:41
fatemeh
fatemeh
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن.وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن.وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...به سلامتی همه مادرای دنیا... پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند ! شرمنده می کند...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 02:12
+4
ebrahim
ebrahim
داره غذا درست میکنه میگم به به چه بویی میگه بوی غذا رو میگی؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ بوی عیدی بوی توت بوی کاغذ رنگی بوی یاسه جانازه طرمه ی مادر بزرگ
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 23:10
+1
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
به بچه فامیلمون میگم: عمو بزرگ بشی میخوای چه کاره بشی؟؟ میگه: ساسی مانکن...!!! والا ما که الگومون گابریل گارسیا مارکز و نیچه بود، و میخواستیم دنیا رو عوض کنیم، تهش شدیم این..! وای به حال اینا که الگوشون ساسی مانکنه
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 23:08
+2
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
به مامان بزرگه میگیم ممکنه شب دیر بیام خونتون،.. شبا پشت در میندازی ؟ میگه پـَـ نـَـ پـَـ چار تاق باز میذارم برام بخونی پشت در و ننداختی نه نه با خوب و بدم ساختی نه نه ...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 00:55
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
دیشب دختر خالم خیلی گریه مدکرد نمیذاشت بخوابم به مادربزرگم یه قصه براش بگو تا اروم شه گفت مثله قصه ی شاه پریون گفتم پـَـ نـَـ پـَـ قصه هفت دراکولا در شبو تعریف کن که دیگه اصلا نخوابه
دیدگاه  •   •   •  1390/10/18 - 22:51

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ