یافتن پست: #بزرگ

*elnaz* *
*elnaz* *
خدایـــــــــا از تو معجزه می خواهم معجزه ای بزرگ در حد خــــدا بودنت تو خود بـهـتــــر می دانی معجزه ای که اشک شوقم را جاری کند... نا امید نیستم فقط................


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 21:15
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




كلمه پاوه در لغت نامه دهخدا به معنی شستن و پاكیزه كردن آمده است. پس پاوه یعنی پاك در قبول ادیان در طول تاریخ، پاكی در گفتار، پندار و كردار نیك در دوره زردشت در حدود 750 سال قبل از اسلام و پاكی در پذیرفتن دین اسلام
مردم منطقه پاوه و اورامانت آریایی تبا راز ساكنان قدیم فلات ایران هستندزبان مردم كردی وبه گویش هورامی تكلم می كنند كه یكی از اصیل ترین زبان های ایران زمین بوده و بازمانده از زبان پهلوی و اوستایی استاین منطقه از دیرباز مهد پرورش علما، عرفا، شعرا و ادیبان بزرگ و شهیر بوده است


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:18
+3
korosh
korosh

تعویض تاریخی بعد از 16 سال / مهدی دوباره پیراهن 17 را پوشید و بازوبند را بست


پرسپولیس نیوز : پیراهن شماره ۱۷ پرسپولیس پس از سالها دوباره به مهدی مهدوی‌کیا رسید.


پس از تعویض فرشاد پیوس و ورود مهدی مهدوی‌کیا به جای وی، پیوس پیراهن شماره 17 خود را از تن خارج کرده و بر تن مهدوی‌کیا کرد تا پس از سالها این پیراهن دوباره بر تن مهدوی‌کیا برود.
 


به گزارش سایت رسمی باشگاه پرسپولیس در سال 1376 و در دربی خاطره انگیزی که با نتیجه سه بر صفر به سود پرسپولیس خاتمه یافت فرشاد پیوس برای آخرین بار پیراهن شماره 17 پرسپولیس را به تن کرد و در نیمه اول بازی مهدی مهدوی کیا ستاره نوظهور فوتبال ایران به جای او به میدان آمد.

در آن بازی فرشاد پیوس پیراهن شماره 17 را از تن در آورد و به مهدوی کیا تقدیم کرد و مهدوی کیا با این شماره پیراهن در همان بازی دروازه تیم استقلال را باز کرد. آن تعویض امروز پس از 16 سال تکرار شد. مهدوی کیا که از ابتدای بازی با شعارهای پرهیجان هواداران تشویق می شد کنار خط طولی زمین ایستاده بود و وقتی کمک داور پرچم تعویض را بالا برد ، شماره 17 توجه همه را به خود جلب کرد. این داستانی بود که در روز اعلام شماره پیراهن بازیکنان پرسپولیس سربسته به آن اشاره کرده بودیم و آن اتفاق رخ داد. مهدوی کیا به میدان آمد و فرشاد پیوس پیراهن شماره 17 خود را مثل 16 سال پیش از تن در آورد و به کیای دوست داشتنی تقدیم کرد.


اتفاق دیگر اما ورزشگاه آزادی را به لرزه در آورد. محمد پنجعلی خط دفاعی را ترک کرده و به سمت مهدوی کیا آمده بود . کاپیتان پنجعلی که در دهه 60 برای سپردن بازوبند به محمد مایلی کهن خط دفاعی را رها کرده بود این بار آمده بود تا هر طور که شده بازوبند را به مهدوی کیا بدهد. بازیکن اخلاق سال گذشته فوتبال ایران در میان بزرگان پرسپولیس حاضر به بستن بازوبند نبود اما اصرار پنجعلی باعث شد که مهدوی کیا بازوبند را بر بازو ببندد و پس از آن بود که شعار خداحافظ مهدی مهدوی کیا بار دیگر در ورزشگاه آزادی طنین انداز شد تا خاطره تلخ بازی پرسپولیس و سپاهان برای همیشه از یاد مهدوی کیا و هواداران پرسپولیس برود.


 


 


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:05
+7
zohre
zohre

گاهی باید بی رحم بود. نه با دوست، نه با دشمن، که با خودت ! و چه بزرگت می کند آن سیلی که خودت می خوابانی بر صورتت… . . . بـــرنده گــوش می دهــد بازنــده فقط منتظر رسیدن نوبت خود برای حــرف زدن است

آخرین ویرایش توسط zohre در [1392/09/7 - 17:07]
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 17:06
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دختری که...

مثه من o-O

شیطونی نکنه...بهونه نگیره...

قهرنکنه...رومخ نره...

حرص نده...حسودی نکنه...

که دخترنیست!!!!!!

مامان بزرگه:|

دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 20:15
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
“دیگه بازی نیستی”
یکی از بزرگترین تهدیدهای دوران کودکی
دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 20:00
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز یکی از رفیقام گفت : مامان بزرگم داره از آمریکا میاد!. . . . . . . من همیشه فکر می کردم مامان بزرگا فقط از مکه میان!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 19:16
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
چ کسی میگوید:ک گرانی شده است؟دوره ارزانیست!!دل ربودن ارزان!دل شکستن ارزان!دشمنی هاارزان ودروغ ازهمه چیزارزانتر! قیمت عشق چقدرکم شده است! کمترازآب روان...و چ تخفیف بزرگی خورده،قیمت هرانسان
دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 11:14
+4
محمد
محمد

ما يه مزيت خيلي خوبي که داريم اينه که



وقتي که بزرگ شديم ، و به مامان و بابا تبديل شديم



سر زده رفتيم تو اتاق بچمون و ديديم داره به صفحه دسکتاپ خيره ميشه



يکي ميکوبيم پس کلش



ميگيم کره سگ بيار بالا ببينم چي داشتي ميديدي ^.^
دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 21:16
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مامان بزرگم خیلی مذهبیه

یه روز یه مجله دستش بود گفت زمونه خیلی خراب شده واقعا

فساد جامعه رو گرفته !!

گفتم چی شده مگه مامان بزرگ

میگه بیا این مجله رو بــــبین ...

رفتم دیدم یه اقا با کت و شلوار صفحه ی سمت چپ بود

یه خانوم چادری هم صفحه سمت راست بود !

تعجب کردم گفتم خوب اینا مگه چشونه؟؟؟

گفت نگاه کن الان مجله رو میبندم این اقا میچسبه به خانومه!!

قیافه ی من در اون لحظه :| :| :| :|

حالا هی با دستاش مجله رو باز و بسته میکرد میگفت : میبینیشون؟

بازم من :| :| :| :|

دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:53
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ