یافتن پست: #بغض

saman
saman

چه تلخ است،
با بغض بنویسی و با خنده بخوانند…!


[چارلی چاپلین]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 09:36
+4
nanaz
nanaz
در CARLO
thCATDO511.jpg
بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی …

دلت بگیره ولی دلگیری نکنی …

شاکی بشی ولی شکایت نکنی …

گریه کنی اما نزاری اشکات پیدا بشن …

خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری …

خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی …
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 14:09
+4
nanaz
nanaz
در CARLO
وقتی دلتنگ میشوم تلخم...درگیرم با خودم...
اما ناراحتیم را سرکسی خالی نمیکنم
در خودم فرو میریزم
تنها بغض میکنم...
سکوتی میکنم بالاتر از فریاد...
وقتی دلتنگ میشوم هیچ چیز حالم را خوب نمی کند
جز رها شدن در خاطرات.....!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 13:52
+4
nanaz
nanaz
تا دلت بخواهد بغض دارم
تا حدی که به بغض هایم خمس تعلق میگیرد...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 12:25
+5
nanaz
nanaz

خسته شدم از بس:
خدیدم ولی بغض گلومو فشار داد
آروم بودم ولی انگار تو دلم یه آشوب بزرگ بود
به همه گفتم خوبم ولی حالم ناجور خراب بود
گفتم می تونم ولی نتونستم
راستش...
خسته شدم از این همه تظاهر



دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 12:20
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو، رو تن این تخته سیاه
[!] ی بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علفاش
خوب اگه خوب ؛ بد اگه بد ، مرده دلای آدماش
دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه ؟
یار دبستانی من ، با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما ، بغض من و آه منی
حک شده اسم من و تو ، رو تن این تخته سیاه
[!] بیداد و ستم ، مونده هنوز رو تن ما
دیدگاه  •   •   •  1392/05/18 - 22:04
+3
be to che???!!
be to che???!!

به دلتنگي هايمـــ دست نزن



مي شكند بغضــمـــــ يك وقت !!

آنگاه غرقـــــ مي شوي

در سيلابـــــ اشكهايي كه


بهانه ي روانــــــ شدنش هستي !! . . .





دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 22:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی وقتا فقط منتظر یه بهونه ای که گریه کنی ، بغضت بشکنه ، که آروم شی... امـا خودت میدونـی چیـزی عوض نمـی شه و باز هم دلتنگــی مثل کوچـه های خیـــس بعد بـــارون.
دیدگاه  •   •   •  1392/05/17 - 13:58
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
من آذر ماهی
یاد گرفته ام
وقتی بغض می کنم ,
وقتی اشک می ریزم ,
منتظر هیچ دستــــــــــــــی نباشم !!!
.
وقتی از درد زخم هایم به خودم می پیچم ,
مرهمی باشم بر جراحتــــــــــم !
.
من یاد گرفته ام
که اگر زمین می خورم ,
خودم برخیــــــــــزم !
.
من یاد گرفته ام راهی را بسازم به صداقت !
.
من یاد گرفته ام
که همه رهگذرنــــــــد ,
همـــــــــــه !!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/16 - 14:53
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما بدهكاریم به كسانی كه صمیمانه زما پرسیدند:
معذرت می‌خواهم، چندم مرداد است؟
و نگفتیم
چون كه مرداد گور عشق گل خونرگ دل ما بوده است.

۹ سال بی‌پناهِ بی‌پناهی گذشت و كسی نمی‌داند حسین پناهی دقیقا چندم مرداد فوت کرده است، مردی كه حتی روز تولد هم ندارد! حدوداً سالی بدنیا پا نهاد و حدوداً روزی دنیا را بدرود گفت!، در "میان مردمی که حدوداً می‌خرند و حدوداً می‌فروشند"

این "سرگذشت کسی‌«ست» که هیچ کس نبود
و همیشه گریه می‌کرد
بی مجال اندیشه به بغض‌های خود"
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 18:08
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ