یافتن پست: #بهانه

بهناز جوجو
بهناز جوجو

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد میخواهی کودک باشی کودکی به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد و آسوده اشک می ریزد بزرگ که باشی باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی...

دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 17:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سکوت بی بهانه ترین صدای مهر است
و من سکوت می کنم تا بگویم
دوستت دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 21:59
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

چیز هایی که نشدیم…!


ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند


شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه…..!!


ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه


قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم


خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه


موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی


پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن


آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن


مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن……!!!!!


به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم


کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن…..


کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم


ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت


تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه


نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه


ای کی یو سان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون ، همه چی حل شه


مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن


فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه


معادله هم نشدیم ، کلی آدم دنبال این باشن که بفهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن


کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم


علف هم نشدیم حداقل به دهن بزی شیرین بیایم


عروسک هم نشدیم یکی بغلمون کنه


شارژر هم نشدیم بقیه رو شارژ کنیم


توپ فوتبالم نشدیم ۲۲ نفر بخاطرمون خودکشی کنن


گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده


کبری هم نشدیم تصمیماتمون رو تو کتاب ها بنویسن


کزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 16:46
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه چند وقتیه کودک درونم ناآرومه

مدام بهانه می گیره به نظرتون اگه

بزنم لهش کنم، کودک آزاری محسوب میشه!؟

:-?
دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 15:28
+2
sharareh
sharareh

 

دلم لک زده...!!!


برای یک عاشقانه ی آرام...!!!


که بشینم روی پاهات...!!!


بگذاری گله کنم...!!!


از همه این کابوسهایی


که چشم تورا دور دیده اند...!!!


دلتنگی را بهانه کنم


سرم را پنهان کنم


در گودی گلویت...!!!


تمام ریه ام را پر کنم


از عطر مردانه ات...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 22:28
+7
xroyal54
xroyal54

فروردین : انتظار به پایان رسید و بعد از سالها انتطار و فراز و نشیب و غم و غصه و اشک و نا امیدی، به زودی ازدواج می کنی و به خانه بخت می روی، اما شب عروسی هنگام صرف شام برق می رود و داماد فرار می کند.





اردیبهشت: کسی در این دنیا هست که هر لحظه به تو فکر می کند و بی تو زنده نیست و نفس نمی کشد و قلبش نمی زند و اگر با او تماس نگیری، به کما می رود.او به زودی به خواستگاریت میاید و تو را با اسب سفید به قصر خوشبختی ها می برد.





خرداد : امروز دوست مامانت بعد از سالها زنگ می زنه خونه شما و با مامانت حرف می زنه و تورو واسه پسرش خواستگاری می کنه . البته تا سه سال دیگه نمی تونید ازدواج کنید چون پسره زندانه و سه سال از حبسش مونده.





تیر: تو با هر کسی که ازدواج کنی یکسال نشده پست می دن و باز برمی گردی خونه بابات.





مرداد : تا ۴۳ روز دیگه ازدواج می کنی با پسر مورد علاقه ات و تا ۳۴۲ روز دیگه بچه دار میشین پسره اسمشو می زارین بهرام بعد از ۷۴۰ روز دیگه بچه دومت بدنیا میاد که اونم پسره اسمش می زارین شهرام و ….





شهریور : هر خواستگاری که واست میاد بعلت نامعلومی بعد از سه روز ناپدید میشه و دیگه خبری ازش نمیشه.





مهر : تا یکسال دیگه ازدواج می کنی اما شوهرت معتاد ازآب در میاد و طلاق میگیری بعد از یکسال باز ازدواج می کنی اما اون یکی هم معتاد در میاد و باز طلاق دوباره یکسال صبر می کنی و باز ازدواج می کنی در ازدواج سوم موفق میشی و پسر یک کارخونه دار میلیاردر و فوق العاده زیبا تو رو میگیره و کلی خوشبخت میشی.





آبان :پسری که همیشه در دانشگاه از تو جزوه می گیرد، هیچ فکری در کله اش ندارد و فقط عادت کرده از تو کمک بگیرد، نه قیافه داری، نه اخلاق. چرا این جوری فکر می کنی که باید در دوران دانشگاه ازدواج کنی؟ خلاصه بگم تا آخر عمر واست خواستگار نمیاد الکی منتظر نباش.





آذر:دوتا خواستگار سمج تا ۲ ماه آینده میان خواستگاریت که هر دو دیوانه وار عاشقتن و وقتی می فهمن یک خواستگار دیگه داری با هم دعواشون میشه (دعوای عشقی) و هر دو با ضربات چاقو به قلب هم می زنن و هر دو می میرن. و تو تا آخر عمرت می مونی خونه بابات!





دی: به زودی با نویسنده محبوبت آشنا می شوی و از تو خواستگاری می کند. اما چند ماه بعد با بهانه های مختلف از ازدواج با تو منصرف می شود. تو دلیل این عمل او را نمی فهمی، اما به زودی متوجه می شوی رمانی از او منتشر شده که شخصیت های آن بسیار شبته تو و پدر و مادر و خواهر و برادر و فامیلهایت هستند و در مقدمه کتاب هم توضیح داده که برای دستیابی به این داستان واقعی، مجبور شده به دختری زشت پیشنهاد ازدواج بدهد.





بهمن : امروز همه از این که به زودی ازدواج می کنی خوشحال هستند، چون از دست غرغرهایت راحت می شوند و از این به بعد شوهر بیچاره ات است که باید تو را تحمل کند.





اسفند : عید نوروز بعدی عروسیته و با اونی که سالها منتظرش بودی ازدواج می کنی واسه ماه عسل، با کشتی شخصی داماد میرین به یک ویلا توی یک جزیره زیبا در اسپانیا! اما کشتی وسط راه میخوره به کوه یخ و غرق میشه! شوهرت تو رو سوار یه تخته میکنه و چون اون تخته تحمل وزن دوتاتون رو نداشته ، تخته رو ول میکنه و تو آب یخ میزنه و میمیره !تو هم برمیگردی خونه بابات و تا آخر عمر شوهر گیرت نمیاد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:09
+5
saeed
saeed

شب را سپری می کنم تا در گذر لحظه هایم،


نگاهم بر زیبایی نگاهت خیره گردد و من باشم و چشمان تو و اشتیاق عشق



...........


از حصار افکار پریشانم می گریزم و می روم،


تا به روزی که دستهایمان به هم آغوشی هم برسند


تا به روزی که به بها و بهانه عشق،


تنمان کنار هم آرام گیرند.


...........


می روم تا در پی من گامهایم،


آرزوی با تو بودن را به تصویر بکشند



دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:38
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

هـمه دنـیام شده چــشمات  تو شـــدی  سنگ صــبورم فاصله م  با تو یه رویاست فکر نکن  که از تو دورم هرجا باشی هرجا  باشم   تا   خود   روز     قیامت خواستن دستای گرمت   شده   تکرار    یه   عــــادت از  کجا   شروع   شدی  تو   از   دل  کدوم  ترانه که    شدی   تعبیر   خوابم   واسه   موندنم    بهانه با کدوم کلام و   واژه تو   شدی    معنای   احساس رنگ   آسمون    چشمات   از    تبار   شب   یـلداس نمی شه از  تــو جدا شـم هــمه   تــرس  مـن  همینه که یه روز  چشمای   خستم   رنگ   چشمات  و  نبینه بیا و همــیـشگی  بــاش   جــون پــناه خـستگی باش توی  این   قحطی   احساس    تو  دلیل   زندگی  باش

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 14:14
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بهانه ی بیداری ست ؛

این قهوه ی

" چشمــانت "
دیدگاه  •   •   •  1392/06/21 - 21:51
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است
تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است
ما مرغ بی پریم ، از فوج دیگریم
پرواز بال ما ، در خون تپیدن است
پر می کشیم و بال ، بر پرده ی خیال
اعجاز ذوق ما ، در پر کشیدن است
ما هیچ نیستیم ، جز سایه ای ز خویش
آیین آینه ، خود را ندیدن است
گفتی مرا بخوان ، خواندیم و خامشی
پاسخ همین تو را ، تنها شنیدن است
بی درد و بی غم است ، چیدن رسیده را
خامیم و درد ما ، از کال چیدن است قیصر امین پور
دیدگاه  •   •   •  1392/06/20 - 22:53
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ