یافتن پست: #بو

*elnaz* *
*elnaz* *

وقتی میمیرید نمی فهمید که مرده اید تحملش فقط برای دیگران سخت است...


 


 


بی شعور بودن هم مشابه همین وضعیت است!

2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 01:26
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
میخواهم مدتی نباشم...

میخواهم مدتی ساکت باشم،

حرف نزنم

بروم یک گوشه دراز بکشم،

چشمانم را ببندم به روی این دنیا

و از زمین و آدم هایش دور شوم،

میخواهم سفری به رویاهایم داشته باشم،

مدتی آنجا بمانم تا دوباره به آرامش خیالی ام برسم،

از دورویی مردم خسته ام،

روحم یخ بسته است،

دیگر بوی مرگ را احساس میکنم....
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 00:56
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
دلم احساس غم دارد ، در این انبوه ویرانی . . .


کمی تا قسمتی ابری و شاید باز بارانی . . .

آخرین ویرایش توسط eli20 در [1393/02/24 - 00:51]
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 00:50
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
شب ، بوی تنهایی می دهد ...


شب ، چشم های پر از خوابی را دارد که


 


خیره شده اند به نوشته های تلخ ...



چشم هایی که دنبال جمله ای اند ،


 


که حرف دلشان باشد...



دنبال واژه هایی که دردشان را به اشتراک بگذارند ...!



دنبال کسی که بگوید


 


حرفهایی که گفتنشان سخت است ...



شب ، بوی تنهایی می دهد ...



بوی درد ، بوی غم ، بوی اشک های پنهانی ...

دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 00:46
+5
*elnaz* *
*elnaz* *
وقتی بغضم شکسته شد...

 


و نفس هایم؛


 


غرق شد در اندوه و بی تابی،


 


فقط "سکوت" با من بود!!


 


گاه گاهی که تنم...


 


خسته از لحظه ها؛


 


به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شد،
فقط "سکوت" با من بود


فقط "سکوت" با من بود


فقط "سکوت" با من بود



آخرین ویرایش توسط eli20 در [1393/02/24 - 00:43]
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 00:40
+5
محمد
محمد

رفتيم نمايشگاه كتاب...





.

فروشندها كه آدماي خوبي بودن،كتابارو زياد دقت نكردم.


دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 23:27
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﻟﺐ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭﺭﺯﺷﻪ ^_^

ﺑﺒﯿﻦ ﺗﭙﺶ ﻗﻠﺐ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺮﻩ ،

ﺁﺩﺭﻧﺎﻟﯿﻦ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﺯﺍﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺧﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﭘﻤﭙﺎﮊ ﻣﯿﺸﻪ ،

ﺗﺎﺯﻩ ﻫﻢ ﺟﺬﺍﺏِ ﻫﻢ ﺍﺻﻼً ﺳﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ ؛

ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﯾﻦ ﻋـــﺂﺁﺁﯾـــﺂﺁﺁﺁ ...؟ !

ﺍﺻﺼﺼﻦ ﻋــﺂﺁﺩﻡ ﺑـﺎﺱ ﻭﺭﺯﺷﮑــــﺎﺭ ﺑﺎﺷـــﻪ ((
دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 19:59
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







زانو نزده ام
فقط نشسته ام
آخرنبودنت عجیب درد دارد






دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 19:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوستایه گلم حلالم کنید...
ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻤﺘﻮﻧﻢ! .
ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﺍﺯﭼﻰ ﺑﮕﻢ ﻭ ﺍﺯﮐﺠﺎﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯﺗﻤﺎﻡ ﺍﻣﻴﺪﻡ
ﻧﺎﺍﻣﻴﺪﺷﺪ ... .
ﺍﻣﺮﻭﺯﺑﻌﺪﺍﺯ 1 ﻣﺎﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺁﺯﻣﺎﻳﺸﻤﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺷﮏ
ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺍﻣﺎ ﺩﮐﺘﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰﻭ ﻭﺍﺿﺢ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﻯ ﮐﺎﺵ
ﻧﻤﻴﮕﻔﺖ !! .
ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺳﺨﺘﻰ ﺭﻭﺳﭙﺮﻯ ﻣﻴﮑﻨﻢ . .
ﻫﻴﭽﮑﺲ ﺍﺯﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﺩﺍﺩﻧﻢ ﺧﺒﺮﻧﺪﺍﺷﺖ .. .
ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺗﺎﻗﺒﻞ ﺍﺯﺍﻳﻨﮑﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻢ ﭼﻴﺰﻯ ﺑﮕﻢ ... .
ﺍﻻﻧﻢ ﺑﻴﺸﺘﺮﺍﺯﺍﻳﻦ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻢ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻢ
ﻓﻘﻂ ﭼﻴﺰﺍﻳﻰ ﮐﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﻭﻣﻴﻨﻮﻳﺴﻢ : ﺩﺭﺑﺪﻧﻪ ﺗﻮ ﻳﻪ
ﻧﻮﻉ ﮐﺮﻡ ﻭﺟﻮﺩﺩﺍﺭﻩ
ﮐﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻴﮑﻨﻪ ﺑﻪ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺎﺗﻮ
ﺳﺮﮐﺎﺭ ﻣﻴﺬﺍﺭﻱ ﻫﻴﭻ ﺟﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﺮﻣﺎ ﻧﺎﺑﻮﺩﻧﻤﻴﺸه!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 18:52
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب ساعت 2 نصفه شب چراغا خاموش بود،هندزفری هم تو گوشم بود و جلو تی وی دراز کشیده بودم ،
تی وی هم روشن بود.یه دستم رو ولوم گوشیم بود یه دستم رو ولوم تی وی!
دیدم تی وی برنامه ی باحالی نداره چشامو بستم جای اینکه صدای گوشی رو زیاد کنم
صدای تی وی رو تا ته بردم بالا :|

یهو برقا روشن شد. دیدم اعضای خونواده به ترتیب با لوله ی جاروبرقی و شلنگ و کفگیر بالا سرم واستادن!
عاشق بابامم هیچی بهم نگفت فقط با لگد زد تو گوشم :|
دیدگاه  •   •   •  1393/02/23 - 16:35
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ