یافتن پست: #بو

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



"عزیــز بودن" جرܢܢ نیــست. . . ، امتیــازیــست ڪـہ "ﺗــــ♡♡ــــﻮ" در قلب من داریــ. . . ، و "خیــلیـ ها" ندارند. . . !!! (^__*)



دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 21:57
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما یه جفت گودزیلا داریم که 6 سالشونه یه بار داشتن خاله بازی میکردن. منم مثل گاو محو تماشاشون شده بودم که یکیشون به خواهرش برگشت گفت شوهرت کجاست؟ دومی گفت من که شوهرندارم سقط شده !!!
یعنی تا 3 ساعت تو شوک بودم مثل اینکه شوهرش قبل از به دنیا اومدن سقط شده :|
دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 21:38
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻣﯿﮕﻢ ﮐﺪﻭﻡ ﮔﻮﺭﯼ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ؟
.
.
.
ﯾﻬﻮ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻩ ﺳﮕﻢ ! ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ ﺍﺯ
ﺣﻤﻮﻡ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﯿﮕﻢ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﻪ !!!! ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﻮﺩ |:
دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 21:33
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

پرسه میزنی " از این شاخه به ان شاخه میپری " سفره دلت را همه جا باز می کنی "می خواهی باشی اما نه تنها "بود و نبودت برای کسی فرقی نمیکنه " برای موندن فقط باید بود اما عاشقتر از همیشه " انقدر عاشقی که ترجیح میدی نباشی " تنها ..عاشق..و شاید باشی اما دیوانه"مجنون..هر چیزی جز دورو " حسود " و قلبی به وسعت یک اسمون کینه...فقط می نویسم از تو"... و عشق دیگر مهم نیست که عاشق باشی یا نباشی فقط باورم کن "...حتی اگر شده به قیمت زندگی...همین!؟چیز دیگری نمیخواهم


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 21:16
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

من عاشقانه هایم را روی همین دیوار مجازی مینویسم


.....از لج تو .....از لج خودم


که حاضر نبودیم یک بار این ها را به واقعی به هم بگوییم


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 21:15
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

ســـلامـــتـــی عشقم که یروزی بهم میگفت بدون تو نمیتونم . . .


بابغض بهم میگفت بری میمیرم ..


ولی روزی رسید که به من میگفت شما؟ به جا نمیارم .. .



ســـلامـــتـــی خودم که پاش موندم . . .


میرفتم بیرون تا ببینمش ولی ازدورکه میدیدمش انگارخیلی حالش خوب بود همونی که بهم میگفت واست میمیرم حالا واسه [!] دیگه میمرد . .


اشکام سرازیر میشدو میگفتم:متاسفم!!!


ســـلامـــتـــی عشقم که میگفت وقتی میبینمت دلم میلرزه ازته دل دوست دارم حالا وقتی مارو میبینه روشو برمیگردونه و میگه حالم ازش بهم میخوره .. .


ســـلامـــتـــی خودم که به خاطرش از همه گذشتم دوره همرو خط کشیدم بعد فهمیدم خودم خط خورده عشقمم. . . .


ســـلامـــتـــی عشقم که بهم خیانت کردولی فکرکرد ما گاویم نمیفهمیم


ســـلامـــتـــی خودم که عشقمو باعشقش میدیدم بغضم میترکید میگفتم هی فلانی کاش میتونستم فقط اندازه چند ثانیه کوچیک جات باشم. . .


عشقم دیگه سلامتیامون تموم شد


ســـلامـــتـــی عشقت که جامو گرفت. . .


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 20:10
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
آهاے همیشگے ترینم!
تمام فعل هاے ماضے ام را ببر..
چہ در گذر باشے
چہ نباشے
براے من استمــــــــــــــــــــــــــــــــــــرارے
خواهے بود..
من هر لحظه تو را صرف مے کنم
دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 20:08
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
پرسه میزنی " از این شاخه به ان شاخه میپری " سفره دلت را همه جا باز می کنی "می خواهی باشی اما نه تنها "بود و نبودت برای کسی فرقی نمیکنه " برای موندن فقط باید بود اما عاشقتر از همیشه " انقدر عاشقی که ترجیح میدی نباشی " تنها ..عاشق..و شاید باشی اما دیوانه"مجنون..هر چیزی جز دورو " حسود " و قلبی به وسعت یک اسمون کینه...فقط می نویسم از تو"... و عشق دیگر مهم نیست که عاشق باشی یا نباشی فقط باورم کن "...حتی اگر شده به قیمت زندگی...همین!؟چیز دیگری نمیخواهم
دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 20:01
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

دختر :هه هه هه


پسر:چرامیخندی


دختر:به تومیخندم



پسر:یادته اون روزتوخونمون افتاده بودی به پام


التماس میکردی تا کاریت نکنم و به هیشکی نگم کاراتو؟بعد الان به من میخندی؟


دختر:هه هه هه من با حرفام خرت کردم،


پسر:من خام حرفات نشدم وقتی میتونستم آبروتوببرم


یاد ناموسم افتادم فکرکردم اگه یه روزی ناموسم تو این موقعیت گیرکنه چی میشه،


دلم سوخت باهات کاری نکردم


دختر:خفه شو اسکول،همش ادعایی،


مال این صحبتا نیستی،توبی عرضه ای


پسر:آره توراست میگی من بی عرضه ام،خدافظ


1سال بعد


دختربابغض؛سلام عزیزم


پسر:سلام گلم خوبی خوشحالم کردی بعد 1سال یادی ازما کردی


دختر:عزیزم خواهش میکنم منو ببخش من درحق تو خیلی بدی کردم


پسر:توکه کاری نکردی عزیزم چی شده؟


دختر:چندروز پیش گول حرفای یه پسرو خوردم رفتم خونشون و...بعدش عکس و...منو پخش کردن همه جا


پسر:جدی میگی؟


دختر:آره،الان تومحل همه مهر فاحشه روم گذاشتن


پسر:عزیزم توباید منو ببخشی


دختر:چرامگه چیکارکردی؟


پسر:وقتی پارسال بدون دلیل ازمن جداشدی وبه من گفتی بی عرضه،


من همون لحظه ازخدا خواستم یه با عرضه نصیبت کنه....


دختراااااا به اینجورپسرا که نمیخوان با ابروتون بازی کنن نگید بی عرضه


بگید مرررررررررررد


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 19:55
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

دست های تو


تمام دنیای من است


و من همین حالا



تمام دنیا را توی دست هایم دارم


من دیگر هرگز


دلتنگ اشک هایم نخواهم شد


تو مثل باد


تمام قاصدک هایم را


که به شاخه درخت گیر کرده بود


رها کردی...


دیدگاه  •   •   •  1393/06/15 - 19:51
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ