♥ نگار ♥
دﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ و ﭘﺴﺮ ﺩﺍﯾﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺧﺎﻟﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ.
ﯾﻪ ﮐﺎﻏﺬﯼ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﭘﯿشمﻭ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﻦ. ﮔﻔﺘﻢ :
ﺍﯾﻦ ﭼﯿﻪ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﮔﻔﺖ :ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺍﺯ ﻫﻢ ﻃﻼﻕ ﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ
ﺍﯾﻦ ﺑﺮﮔﻪﯼ ﻃﻼﻗﻤﻮﻧﻪ. ﺗﻮ ﻫﻢ ﺷﺎﻫﺪﻣﻮﻧﯽ. ﺑﻌﺪ ﭘﺴﺮ ﺩﺍﯾﯿﻢ ﻣﯿﮕﻪ
:ﻧﻪ ﻧﻪ ﺻﺐ ﮐﻦ، ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﮑﺮﺩﯾﻢ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ پیش ﮐﯽ ﺑﺎﺷﻦ!
♥ نگار ♥
پشت نویسی کارت عروسی یه بنده خدا: حاج حسنعلی و خانواده محترم بجز پسر وسطی کرمعلی بی پدر مادر ... خاک تو سرتون با اون بچه بزرگ کردنتون, اصلا نمیخواد بیایید!!
♥ نگار ♥
لواشکم نشدیم حداقل یکی برامون ضعف کنه...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
قره قروت هم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید ی چند لحظه مکث کنه...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
پسته ام نشدیم مردم تو حسرتمون باشن...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
بچه ی مردمم نشدیم ک سر مشق دیگران باشیم...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
مسواکم نشدیم ک فقط مالِ ی نفر باشیم...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
نون خشکم نشدیم یکی از روی زمین برمون داره بوسمون کنه...
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه
♥ نگار ♥
شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک، میرفتیم مثل مظلوما می چسبیدیم به میله ی کنار تاب، همچین ملتمسانه به اونیکه سوار تاب بود نگاه میکردیم، که دلش بسوزه پیاده شه ما سوار شیم، بعدش که نوبت خودمون میشد، دیگه عمرا پیاده می شدیم
♥ نگار ♥
شما یادتون نمیاد، بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک، میرفتیم مثل مظلوما می چسبیدیم به میله ی کنار تاب، همچین ملتمسانه به اونیکه سوار تاب بود نگاه میکردیم، که دلش بسوزه پیاده شه ما سوار شیم، بعدش که نوبت خودمون میشد، دیگه عمرا پیاده می شدیم