یافتن پست: #بی

هوایم را داشته باش   %da%86%d8%b4%d9%85 %d9%87%d8%a7%db%8c %d8%a2%d8%a8%db%8c %d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%82%d8%a7%d9%86%d9%87 %d8%ad%d9%82%db%8c%d9%82%d8%aa %d9%87%d8%a7%db%8c %d8%b4%db%8c%d8%b1%db%8c%d9%86
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 12:02
+2
farhad
farhad
مردها مثل الکل هستند، دیر بجنبی همه شان می پرند !
ستاد یادآوری فرصت ها به بانوان
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 02:33
+4
farhad
farhad
الو سلام منزل خداست؟
.
این منم مزاحمی که آشناست.
هزار دفعه این شماره را ذلم گرفته است.
ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست.
شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است،
... به ما که می رسد حساب بنده هایتان جداست؟
الو دوباره قطع و وصل خط شروع شد.
.
.
.
خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 02:32
+4
farhad
farhad
 وفاداری؟ خدا بیامرزدش ...


صداقت؟ یادش گرامی...


غیرت؟ به احترامش یک لحظه سکوت ...


معرفت؟ یابنده پاداش میگیرد...


واقعا به کجا چنین شتابان؟
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 02:26
+5
بعضی حرف ها را نباید زد
بعضی حرف ها را نباید خورد
بیچاره دل چه می کشد میان این زد و خورد !
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 01:17
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
از من است ، می دانم … از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد “ اما به #دیگران هم دلسپرده ام از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین “ اما به دیگران هم کرده ام اما رهایم نکن بیش از همیشه دلتنگم به اندازه ی تمام روزهای نبودنم …
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 01:00
+3
پسر : سلام چطوری ؟
دختر : سلام گلم ، خیلی بد … :(

پسر : چرا ؟ چی شده ؟
دختر : باید جدا بشیم
پسر : چرا ؟
دختر : یه خونواده ای منو پسندیدن واسه پسرشون … خونواده منم راضین
الانم باید ازت تشکر کنم به خاطر همه چیز … و باید برم خونه
چون مادر پسره اومده میخواد منو ببینه …

پسر ر: اشکاتو پاک کن … تا بهتر جلو چشم بیای …
چون مادرم نمی خواد عروسش رو غمگین ببینه …
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 00:52
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
پروردگارا لطفا فردا صبح از روی آن یکی دنده‌ات بیدار شو ما به خوشبتی نیاز داریم تو به کمی تنوع ..........
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 00:46
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺍﺯﺕ ﺗﺸﮑﺮﻣﯿﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﺑﯿﻊ ﺍﻻﻭﻝ ﻭ ﺭﺑﯿﻊ ﺍﻟﺜﺎﻧﯽ .
ﺟﻤﺎﺩﯼ ﺍﻻﻭﻝ ﻭ ﺟﻤﺎﺩﯼ ﺍﻟﺜﺎﻧﯽ , دیگه ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺍﻻﻭﻝ ﻭ ﺭﻣﻀﺎﻥ
ﺍﻟﺜﺎﻧﯽ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ!
دیدگاه  •   •   •  1393/05/1 - 19:44
+2
farhad
farhad
سره کلاس بودیم استاد گفت چقدر زمان داریم؟

منم گفتم در حد دو جمله که با بیننده ها خداحافظی کنیم..

اعصاب نداشت بيرونم کرد...

خب میگفت از اتاق فرمان واسش وقت بگیرم والاا..
وحشى ى :|
دیدگاه  •   •   •  1393/05/1 - 02:21
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ