یافتن پست: #بی

نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
حکایتی زیبا از مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان, پدر علم حقوق :

چندی قبل که مهمان یکی از آشنایان بودم به او گفتم : خروسی داشتید که صبح ها همه را از خواب بیدار میکرد چکارش کردید ؟!

 گفت سرش را ب[!]م !
همسایه ها همه شاکی بودند و میگفتند :
خروس شما ما را صبح ها از خواب بیدار میکند........

آنجا بود که فهمیدم هرکس مردم را بیدار کند باید سرش بریده شود!

در روزگاری که همه از "مرغ" حرف می زنند..
 کسی از "خروس" نمیگوید..

زیرا  :
همه به فکر سیر شدن هستند ، نه  بیدارشدن..!
دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 09:04
+4
نسیم(✿◠‿◠)
نسیم(✿◠‿◠)
برای همه خوب باش
اونکه فهمید همیشه کنارته و بیادت …
اونکه نفهمید یه روز میفهمه که دیره و فقط دلش برای خوبیات تنگ میشه
18 دیدگاه  •   •   •  1394/11/1 - 09:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عرضم به حضورتون که با دوستم رفته بودیم مغازه ی لوازم خانگی بعد این رفیق ما با اعتماد به سقف برگشت به فروشنده گفت ببخشید این قابلمه کودن ها چنده!!!!!!دقت کن کودن!!!!!!!! =-O
فروشنده که رفت زیر پیشخون منم که زدم بیرون از آمار بازمانده های حادثه خبر ندارم
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 21:13
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حمام رفتن 80% ما:27 دقیقه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
2دقیقه=شستشو

25دقیقه=تفکر عمیق زیر دوش درمورد چگونگی پیدایش جهان هستی و در هم آمیختگی میکرو ذرات و نحوه از بین رفتن سیاه چاله ها
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 21:11
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
توجه کردین تو همه ی قسمتای کیمیا ، کیمیا و مامانش حداقل سه بار با هم روبوسی می کنن؟؟؟؟حتی اگه نیم ساعت پیش همو دیده باشن؟؟؟؟؟
من که یه بار تقریبا سه ماه از خونه دور بودم وقتی برگشتم همه گفتن اه باز این تن لش برگشت !!!!
9 دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 21:05
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روش تربیتی مادرم به این شکل بود که مثلأ داشتم آشغال میریختم تو اتاق میگفت :داری آشغال میریزی؟ میگفتم: نریزم؟ میگفت: میخوای بریزی بریز ولی بعدش جرت میدم
2 دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
برای همین بهت میگم نفسم
چون مطمئنم بدون تو نمیتونم زنده بمونم

****

بویه پیت ئه لیم هه ناسه
چونکه دلنیام که ناتوانم بی تو بژیم.
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:38
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نترس
عاشق شو..
عاشق شدن ترس نداره
فوق فوقش دیونه میشی
دیونه شدن هم خودش عالمی داره!

****
مه ترسه ... عاشقبه
عاشق بوون ترسی ناوی
ئه و په ره که ی شیت ده بیت
شیتیش بو خوی دنیایه که!
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:36
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ئه کئشئ
ئه کئشی
ئه کئشم

تو نازی ئه و

ئه و عیشقی تو

منیش...
جگه ره که م کوانئ؟؟؟
شیرکو بیکه س


......
میکشد ...
میکشی...
میکشم...

او ناز تو را..

تو عشق او را...
و من....
سیگارم کو؟؟؟

شیرکو بیکه س
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:30
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گو[!]م کور اولایدی دشمنین گوزی
لال اولایدی دشمنین هم اولادی هم اوزی
پیس گونه قالسین او کی دیلین فرهنگین دانان
یا ائلرین یالان لانه سین ده یاتان
جانیمسان روحومسان اوزومسن آذربایجان

ترجمه:
کور شود چشم دشمنانت
لال شود هم فرزندان وهم خود دشمنت
روزگار بد داشته باشد هرکس انکار میکند زبان و اصالت و فرهنگش را
یا در لانه(منظورفرهنگ و زبان) بیگانگان و دیگران میخوابد
آذربایجان جان و روح و خود من هستی..
یاشاسیــــن آذربایجــــان
دیدگاه  •   •   •  1394/10/30 - 16:26

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ