Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
شعر معروف شهریار
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوش دارویی و بعداز مرگ سهراب آمدیی سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر مارا مهلت امروزو فردای تو نیست من که یک امروز میهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به نازتو جوانی داده ایم دیگراکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
شور فرهادم به پرسش سر به زیر افکنده بود ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
ای شب حجران که یکدم در دوچشم من نخفت &nb
آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/05/28 - 22:02]
خیلی ممنون بابت پست زیباتون.من با این قطعه کلی خاطره دارم...
1392/05/28 - 23:48 ( لايک توسط 1 کاربر )خواهش میکنم بهار خانم : حالا که خاطره دارید تقدیم به شما ....
1392/05/29 - 00:44متشکرم...
1392/05/29 - 12:03