یافتن پست: #تمام

saqar
saqar
.: :انسان تمام خوبیها را با یک بدی فراموش میکند؛
ولی خدا تمام بدیها را با یک خوبی فراموش میکند::.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 17:14
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ای کاش قانون تمام دوستی ها این بود، یا رفاقت تعطیل ، یا جدایی هرگز...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 15:12
+5
saman
saman
در CARLO
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻋﺖ ۸ ﺻﺒﺢ ﮐﻼﺱ
ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ؛ ﻣﻨﻢ ﺧﻤﯿﺎﺯﻩ ﻣﯿﮑﺸﯿﺪﻡ ،
ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﺩﻫﻨﻢ ﯾﮏ ﻣﺘﺮﯼ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ…
.
.
.
.
ﺍﺳﺘﺎﺩﻣﻮﻥ ﮔﻔﺖ:ﭼﯿﻪ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﻣﯿﺎﺩ؟؟
.
.
.
ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﺟﺪﯾﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﮔﻔﺘﻢ:
ﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺨﻮﺭﻣﺖ:|
.
.
.
ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺧﻨﺪﻩ ۲ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎه بیهوش شدن!

منم اون درس 3 واحدی اوفتادم{-13-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 16:35
+5
saqar
saqar
در CARLO
“فرورديني ها!”اول از همه بزن اون كف قشنگه رو برا تمام فرورديني ها

ايشالله زنده باشيم!

حالا همه فرورديني ها خودشونو معرفي كنن...

كف قشنگه فراموش نشه..

آها... شله شله...

به سلامتي خودمون!

موفق و سر بلند باشيم!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 15:39
+4
sara
sara
حتیاط !!!


در این شهر لاکردار ...


تمام کوچه باغ های عاشقی ...


به اتوبان های تنهایی وصل می شوند ... !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 12:38
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
قــا صـــــد ک
قاصدک
تمام پاییز و زمستان را
در راه بود
تا با مژده ی بهاری دیگر
شادی بکارد به دشت
شور بیارد به باغ
هم ز دل لاله ها
پاک کند درد و داغ
خبر دهد از بهار
به لاله ی نگونسار
بر شاخه های سوسن
روشن کند چلچراغ .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 10:56
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
من در رویای خود دنیایی را می بینم که در آن هیچ انسانی
انسانی دیگر را خوار نمی شمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش ، گذرگاهایش را می آراید
من در رؤیای خود دنیایی را می بینم که در آن
همگان راه گرامی آزادی را می شناسند
حسد جان را نمی گزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمی کند
سیاه یا سفید
از هر نژادی که هستی
از نعمت گسترده زمین سهم می برد
هر انسانی آزاد است
شور بختی ، از شرم سر به زیر می افکند
و شادی ، همچون مروا[!] گران قیمت
نیازهای تمامی بشریت را بر می آورد
چنین است دنیای رؤیای من .
شعر از : "لنگستن هیوز" (ترجمه: احمد شاملو
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 10:53
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
دیوانه نمی‌گوید دوستت دارم…
دیوانه می‌رود
تمام دوست داشتن‌ها را به هر جان کندنی که شده،
از هر دری جمع می‌کند
و می‌زند زیر بغلش و می‌ریزد به پای کسی که
هیچوقت قرار نیست بفهمد دوستش دارد...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 10:35
+6
sara
sara
ﺑﺎﺑﺎ ﻟِﻨﮓ ﺩﺭﺍﺯ ﻋﺰﯾﺰﻡ:
ﺗﻤﺎﻡ ﺩﻟﺨﻮﺷﯽ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻧﺪﺍﻧﯽ
ﻭ ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ .
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﻭ ﻣﯿﺮﺍﻧﯽﺍَﻡ،
ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﻟﻢ ﻓﺮﻭ ﻣﯽﺭﯾﺰﺩ ...
ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﻏﺮﻭﺭ!
ﺑﺎﺑﺎ ﻟﻨﮓ ﺩﺭﺍﺯ ﻋﺰﯾﺰﻡ:
ﻟﻄﻔﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻥ ﺑِﺰﻥ، ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺑﺪﺍﺭﻡ!
ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳــــﺖ ﻣﯽﺩﺍﺭﻡ ...
ﺣﺘﯽ ﺳﺎﯾﻪﺍﺕ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯽﺭﺳﺪ!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 09:49
+3
sara
sara
کودک که بودم

وقتی زمین می خوردم

مادرم مرا می بوسید

تمام دردهــــــــایم از یادم می رفت

دیروز زمین خوردم ، دردم نیامد !!

اما به جایش تمام بوسه های مــادرم به یادم آمد !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 09:42
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ