یافتن پست: #تمام

roya
roya









داغ ترین و شیرین ترین



داغ ترین آغوش ها را از تنت

و شیرین ترین بوسه ها را از لبانت

بیرون می کِشم

به تلافی تمام روزهایی که می خواهمت و نیستی.










دیدگاه  •   •   •  1392/09/9 - 14:21
+9
roya
roya
گفته ام خدا ...
دلی برایم بسازد ... تمامش شیشه ای .
همین که ...
تا تهِ توی ِ آن معلوم باشد ...
عشق است .
گور ِ پدر ِ شکسته شدن .
اگر عشق " دَ ل ی ل " نمی خواهد ...
به خاطر این است که ...
عاشق " دِ ل ِ یَ ل " دارد و ...
پهلوان ...
از شکست نمی هراسد ...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/9 - 13:11
+6
مدیر سایت
مدیر سایت (مدير ارشد)

درود به تمامی کاربران عزیز بیاتویونی 

طبق آراء کاربران بین دو شرکت کننده @nazli با 11 رأی و @NEGAR1992 با 11 رأی 


و باتوجه به مساوی شدن تعداد آراء کسب شده


برنده دومین دوره مسابقه برترین چهره های بیاتویونی @nazli و @NEGAR1992 میباشند

هز کدام از این چهره های برتر ، برنده 200 امتیاز به عنوان جایزه مسابقه میباشند !





دور سوم مسابقه روز سه شنبه بین دو کاربری که دارای بیشترین رای هستند صورت خواهد گرفت




آخرین ویرایش توسط administrator در [1392/09/9 - 19:36]
دیدگاه  •   •   •  1392/09/9 - 00:06
+15
be to che???!!
be to che???!!


رسیدن، آداب دارد...!



وقتی رسیدی باید بمانی، باید بسازی،



باید مدام یادت باشد که چقدر زجر کشیدی تا رسیدی،



که آرزویت بوده برسی...



وقتی رسیدی،



باید حواست باشد تمام نشوی...!





دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 13:45
+4
be to che???!!
be to che???!!

لبخند بزن!

بدون انتظار پاسخی از دنیا ،

بدان روزی دنیا انقدر شرمنده می شود

که به جای پاسخ لبخند ،

با تمام سازهایت می رقصد ...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 13:34
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



برای تمام شیرزنان مهرآور وطنم ایران




من زنم ...
با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست
که زرق و برقش شخصیتم باشد
من زنم....
و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو
میدانی ؟

درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی
قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند
دردم می آید

باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم
دردم می آید

ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است
به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی
دردم می آید در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی
و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی
تمام حرف هایت عوض میشود
دردم می آید نمی فهمی
تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است
حیف که ناموس برای تو ...... است نه تفکر
حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر
از فاحشه تنی است
من محتاج درک شدن نیستم
دردم می آید خر فرض شوم
دردم می آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری
و هر بار که آزادیم را محدود میکنی
میگویی من به تو اطمینان دارم
اما اجتماع خراب است
نسل تو هم که اصلا مسول خرابی هایش نبود
میدانی ؟
دلم از مادر هایمان میگیرد
بدبخت هایی بودند که حتی میترسیدند باور کنند
حقشان پایمال شده
خیانت نمیکردند ..
نه برای اینکه از زندگی راضی بودند
نه ...
خیانت هم شهامت میخواست ...
نسل تو از مادر هایمان همه چیز را گرفت
جایش النگو داد ...
مادرم از خدا میترسد ...
از لقمه ی حرام میترسد ...
از همه چیز میترسد
تو هم که خوب میدانی
ترساندن بهترین ابزار کنترل است
دردم می آید ...
این را هم بخوانی میگویی اغراق است
ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای
گ.ش.ت -ا.ر.ش.ا.د به جرم موی بازش کتک میخورد
باز هم همین را میگویی
ببینم آنجا هم اندازه ی درون خانه ، غیرت داری ؟
دردم می آید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند ...
و آنهایی هم که نیستند همه فامیل های خودتانند ....
دردم می آید
از این همه بی کسی دردم می آید



سیمین دانشور


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی دلت از کسی میگیره که فکر می کردی

با تمام آدمهای کنارت فرق داره ... :(
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

وقتی اس ام اس میفرستید و پیامتون ۲ تا میشه
اول قسمتهای ادبی مثل ” ؛ ، ! ” حذف میکنید ؛
وقتی جواب نداد کلماتُ میچسبونیم ، مثلا صبحبخیر بجای صبح بخیر ،
شبخوش بجای شب خوش ، بسلام بجای سلام برسون . . .
وای از اس ام اسی که باتمام فشرده سازی فقط و فقط ۲ حرف اضافی داشته باشه
و راه نداشته باشه یک اس ام اس کنی ؛
اون موقع از لج همراه اول یا ایرانسل کلی چرت و پرت اضافه به پیام میکنی
که پیام اضافی هدر نره . . . !
دریغ از وقتی که صرف فشرده سازی کردیم بخاطر ده تومن
ینی اگه این وقتُ برا درس میزاشتیم ، PHD گرفته بودیم !

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:05
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

می خواهم از تو بنویسم برای تو که در تمام لحظاتم وجود داری. خنده هایم برای توست. با توبودن مرا شاد می کند وبی تو بودن مرا گریان. تو با من هستی در حالی که در کنارم نیستی. توبا منی چون در قلب منی قلبم را با دنیا عوض نمی کنم چون تو در آنی و من تنها تو را دوست دارم تو که سبزی مانند بهار استواری مانند کوه لطیفی مانند گل و روانی همچون دریا.


عکس عاشقانه جدید با کیفیت HD

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 17:39
+6
be to che???!!
be to che???!!

بعله ما اینیم....{-45-}

زن به شيطان گفت : آيا آن مرد خياط را مي بيني ؟ ميتواني


 بروي وسوسه اش كني كه همسرش را طلاق دهد ؟



شيطان گفت : آري و اين كار بسيار آسان است



پس شيطان به سوي مرد خياط رفت و به هر طريقي سعي مي


 كرد او را وسوسه كند اما مرد خياط همسرش را بسيار دوست


 داشت و اصلا به طلاق فكر هم نمي كرد



پس شيطان برگشت و به شكست خود در مقابل مرد خياط


 اعتراف كرد



سپس زن گفت : اكنون آنچه اتفاق مي افتد ببين و تماشا كن



زن به طرف مرد خياط رفت و به او گفت 
:


 


چند متري از اين پارچه ي زيبا ميخواهم پسرم ميخواهد آن را به


 معشوقه اش هديه دهد پس خياط پارچه را به زن داد. سپس آن


 زن رفت به خانه مرد خياط و در زد و زن خياط در را باز كرد وآن زن


 به او گفت : اگر ممكن است ميخواهم وارد خانه تان شوم براي 


 اداي نماز ، و زن خياط گفت :بفرماييد،خوش آمديد



و آن زن پس از آنكه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق


 گذاشت بدون آنكه زن خياط متوجه شود و سپس از خانه خارج


 شد و هنگامي كه مرد خياط به خانه برگشت آن پارچه را ديد و


 فورا داستان آن زن و معشوقه ي پسرش را به ياد آورد و


 همسرش را همان موقع طلاق داد



سپس شيطان گفت : اكنون من به كيد و مكر زنان اعتراف مي
كنم


و آن زن گفت :كمي صبر كن



نظرت چيست اگر مرد خياط و همسرش را به همديگر


 بازگردانم؟؟؟!!!


شيطان با تعجب گفت : چگونه ؟؟؟


آن زن روز بعدش رفت پيش خياط و به او گفت



همان پارچه ي زيبايي را كه ديروز از شما خريدم يكي ديگر


 ميخواهم براي اينكه ديروز رفتم به خانه ي يك زني محترم براي


 اداي نمازو آن پارچه را آنجا فراموش كردم و خجالت كشيدم


 دوباره بروم و پارچه را از او بگيرم و اينجا مرد خياط رفت و از


 همسرش عذرخواهي كرد و او را برگرداند به خانه اش.



و الان شيطان در بيمارستان رواني به سر ميبرد!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 14:45
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ