یافتن پست: #تنهایم

saman
saman
در CARLO

چه زیبا خالقی دارم..



چه بخشنده خدای عاشقی دارم..



که میخواند مرا با آنکه میداندگنه کارم..



اگر رخ بربتابانم,دوباره مینشیندبر سرراهم..



دلم رامی رباید با طنین گرم وزیبایش



که در قاموس پاک کبریایی,قهر,نازیباست



چه زیبا عاشقی را دوست می دارم


دلم گرم است,می دانم که می داند بدون لطف او تنهای تنهایم



خدای من, خدایی خوب می داند



ومی داند که سائل را نباید دست خالی راند



چه ترس از ظلمت شبها به هنگامی که می گوید



عزیزم حاجتی داری اگر,اینک بخوان مارا



که من حاجت روا کردن برای بنده ام را دوست می دارم..

دیدگاه  •   •   •  1392/05/13 - 13:50
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
تنهایم ، دیشب تمام قاصدکهایی را که در کوله پشتی ام جا داده بودم باد برد

دل تنگم پرپر شد از نبودشان ، دیشب داشتم آسمان را در مشتم می گرفتم که پیرمردی بر نیمکت نشاندم

دیشب از اوج سرما می سوختم و چه بدم من و چه پاک است آرزوهایم . دعایم کن با تمام پروازت باران من
دیدگاه  •   •   •  1392/05/12 - 20:37
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تنهایم اما دلتنگ آغوشی نیستم
خسته ام ولی به تكیه گاهی نمی اندیشم
چشم هایم تر هستند ولی رازی ندارم
چون مدتهاست دیگر كسی را خیلی دوست ندارم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/11 - 17:02
+10
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
امشبم، آغوشت نیست، اما!

خیالت را به آغوش میکشم

عطر تنت را میبویم؛

نوازش صورتت را

با گونه هایم......

به هیچ نمیدهم.....

امشب اینگونه است!

فردا شب و شبهای دگر را چه کنم !!!؟

دلم می گیرد

وقتی ...

می نویسم فقط برای تو ...

ولی ...

همه می خوانند جز تو

میترسم.......!

میترسم.....

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﯿﺶ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ

ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯾﺖ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩﻩ ام،ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ

ﺳﺮﺍﻏﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ،ﺷﺮﻡ ﺩﺍﺭﻡ

ﺑﮕﻮﯾﻢ...............

میخواهد تنهایم بگذارد..........!

دلم مرگ میخواهد.........!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:04
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دلتنگم نه برای کسی از بی کسی... خسته ام نه از تکاپو از در به دری... نه دوستی، نه یادی، نه خاطره ی شیرینی! تنهایم تنهاتر از آن سنگ کنار جاده اما مشتاقم، مشتاق دیدار آنکس که صادقانه یادم کند ...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 01:00
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

دلم تنگ است برای کسی که نمی داند
نمی داند که بی او به دشت جنون می رود دلم
می دانم که اگر نزدیکش شوم   دور خواهد شد
پس بگذار که نداند بی او تنهایم
دور میمانم که نزدیک بماند


دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 15:00
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

شب اگر سرد و سیاه است و به دل مه دارد پشت هر پنجره قلبی نگران هست هنوز پا اگر آبله بر داشته از راه دراز پس هر روزنه گرمای دلی هست هنوز من اگر تنهایم ، تو اگر تنهایی بین راه پله و بام نردبانی است هنوز گر چه دلها همه در سینه گرفته است بدان شور خواندن پس این حنجره ها هست هنوز شب اگر سرد و سیاه است و به دل مه دارد روی بام خانه قصه ی مشترکی هست هنوز

دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 11:54
+4
alifabregas
مثل آن مسجد بین راهی تنهایم...هر کس هم ک می آید مسافر است می شکند...هم نمازش را، هم دلم را....و می رود
دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 12:19 توسط SMS
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
چه فرقی میکند چند شنبه است ؟

من سکوتم خیس : از آواز این بی نامها است .

پوسیدم از اضطراب برگشت : در میان ازدحام خوابها : در این برهوت بیم زوال ندارم : مخشوش

و محصور لحظه : تنها مانده ام .

و اکنون اقرار میکنم که تنهای تنهایم .

اینجا پنجره ها تنها رو به دلهره نیستی باز هستند : نیستی تا ببینی : از درد میلرزند .

از وسوسه رفتن لبریزم : محجورم : کاش بودی تا بنگری چه رنجورم : در ذهن این تشویش ها

بارور شدم : دارم به ویرانی اعتیاد پیدا میکنم : ملول و آزرده به دیداری دوباره می اندیشم .

از این منظر : از این تصویر : از این گریه .

خنده هایم بر لبم فرارند : بی اعتبارند : خوشی هایم اگر باشند ناپایدارند : وای اگر نباشی !!!

نبض لحظه هایم نخواهد زد : باور ندارم در این زمین هرز بروم .

در حال سقوطم پیوسته : اما با حالی پریشان به انکار ویرانیم به پا می خیزم .

کجا رفتند دقایقی که جزبمان میکرد ؟ گیجم : گنگم : تاول جامانده بر ذهن زمانم .

متورم و مت[!] و باد کرده ام : ای آئینه : ای آئینه نقاب از چهره ام بر دار و آئینه چه وقیهانه فارغ از

کشمکش نفسهای پر اضطرابم : دیوانه وار ترک میخورد .

من در گیرودار این بهت سرسام گرفتم : رو به مقصدی نامعلوم تحلیل میروم .

در هاله ای از بی سرانجامی تاریک میشوم : من به واقعیت فاصله نزدیک میشوم .

و در امتداد نازکها : باریک میشوم .

محصور شدم : چاره ای نداشتم : نقبی زدم به شعر : به قافیه : به عشق .

هرچند اهل طغیان نیستم : چون موج !!! وای ... این همه واژه مظلوم : حرفهایم برای تو نامفهوم .

درگیرودار این فراموشی : خط تابش چشمم عاقبت خاموشی است .

دردهایم را پایانی نیست و حرفهایم را همچنین .

بی انتها است : کسی چه میداند شاید تا به ابد .

خمیازه ای بکش : بخواب : تا نبینی وحشت و کابوس بی داریم را در انعکاس درد .

التماس یک مرد
آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/30 - 02:36]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/30 - 02:30
+7
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
من یک دخترم تنهاییم را با کسی قسمت نمی کنم که روزی تنهایم بگزارد روح خداست که در من دمیده شده و"احساس"نام گرفته : ارزان نمی فروشمش دستهایم بالین کودک فردایم خواهد شد: بی حرمتش نمی کنم و به هر کس نمی سپارمش بدان " حوای " کسی نمی شوم که به " هوای " دیگری برود!!!{-37-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 19:06
+15
صفحات: 4 5 6 7 8 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ