آموخته ام … با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه، مي توان مقام خريد ولي احترام نه، مي توان كتاب خريد ولي دانش نه، دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ، مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.
آموخته ام … كه تنها كسي كه مرا در زندگي شاد مي كند كسي است كه به من مي گويد: تو مرا شاد كردي
آموخته ام … كه مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام … كه هرگز نبايد به هديه اي از طرف كودكي، نه گفت
آموخته ام … كه هميشه براي كسي كه به هيچ عنوان قادر به كمك كردنش نيستم دعا كنم
آموخته ام … كه مهم نيست كه زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم كه لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم
ميداني درد چيست ؟
نگاهت كه رفت …
نه !!!
شايد شانه اي كه ديگر وجود ندارد …
نه!!!!
دل شكسته ام …
نه!!!
اعتمادي كه ديگر وجود ندارد …
نه!!!!
تنهاييم …
نه!!!!
نميداني .
تو نميداني كه دختر بودن درد است .
دختر كه باشي رفتن نگاه ها و دست ها سخت ميشود.
دختر كه باشي راحتر ميشكني .
دختر كه باشي نگاه ها فرق دارند .
حتي اگر به تمام دنيا خوب نگاه كني
باز تمام دنيا ميتواند به تو بد نگاه كند….
دختر بودن گاهي واقعا يك درد است …. !
دختر، از دوستت دارم گفتنهاي هر شب
پسره خسته شده بود...
يک شب وقتي اس ام اس امد بدون آن که آنرا بازکند
موبايل را گذاشت زير بالشش و خوابيد!
صبح مادرِ پسره به دختره زنگ زد
گفت : پــــســــــرم مـــــــــرده ...