یافتن پست: #تنها

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



وقتی دو عاشق از هم جدا میشن ...
دیگه نمیتونن مثل قبل دوست باشن ...
چون به قلب همدیگه زخم زدن ...
نمیتونن دشمن همدیگه باشن ...
چون زمانی عاشق بودن ...
تنها میتونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن ...با
کدامین سازت برقصم


دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 17:42
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندکی سکوت…!
"حسین پناهی"


دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 17:34
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بـــه کسی که تنهات گذاشت بگو

ایــــن تو بـودی که باختی نه مــــــن

من کسی رو از دَست دادم که دوستم نَداشت

امــــــــــــا

تو کسی رو از دست دادی که عاشِقِت بود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 15:49
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نفس میزنم و شیشه از بخار نفسم کدر میشود … نقاشی میکشم و پاکش میکنم … خوشم میاد و دوباره تکرار میکنم این بازی دوران کودکی را !
دارد برف میاید مثل همان روزها اما اینجا منم با سیگاری روشن پشت پنجره تنهایی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 23:08
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هر شب وقتی تنها میشم حس می کنم پیش منی،
با اینکه نیستی پیش من انگار دستات تو دستامه
بارون میباره و تو رو دوباره پیشم می بینم،
قول بده وقتی تنها میشم بازم بیای کنار من،
شبای جمعه که میاد بیای سرِ مزارِ من
دوباره باز یاد چشات زمزمه ی نبودنم،
ببین که عاقبت چی شد قصه ی با تو بودنم
خاک سرِ مزارِ من نشونی از نبودنم ،
دستای نامردم شهر جنازه ام ربودنه
به زیر خاکمو هنوز نرفتی از یاد من ،
غصه نخور سیاه نپوش گریه نکن برای من
دیگه فقط آرزومه بارون بباره رو تنم ،
رو سنگ قبرم بنویس تنهاترین تنها منم




دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 21:54
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
زره پوشیده ... آلود ... میدان جنگ! * با رفتنت تنهایی از سیاهچال‌ها گریخت و مرگ سر نافرمانی گرفت * بعدها تاریخ نویسان خواهند نوشت: سلسله‌ام با رفتن تو پایان..............
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 19:04
+4
nanaz
nanaz
یه وقنهایی که دلتنگ و تنهایی، وقتهایی که دوست داری گوشه اتاقت بشینی و زار بزنی... اما بخاطر حفظ ظاهر و پنهون کردن غم چشمات یه لبخند مصنوعی به لبات میچسبونی... اون وقتها سخت ترین لحظات زندگی بابا و مامانه.... کافیه دعای آخر نمازشونو بشنوی...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 18:06
+5
nanaz
nanaz
تنهایی یعنی سکوت...
وقتی به جای آغوش گرمش
صدای نفسهای پرمهرش
بوسه های پرعشقش
سردی لحاف روبه آغوش میکشی
بی تفاوتی تیک تیک ساعت روگوش میدی
وبایه بغض کشنده چشماتو میبندی...
که شایدفردا...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 18:04
+4
nanaz
nanaz

به سلامتی  کاربری که نمی شناستت اما نوشته هاتو می خونه تا از درونت با خبربشه و زیرش لایک می زنه و نظر میده نه واسه اینکه خوشش میاد... واسه اینکه بفهمونه تنها نیستی...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 18:03
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لخی الکل رو به جون می خرم تنها برای اینکه موقع خوردن بگم :
می زنم به سلامتی کسی که هیچ وقت نفهمید چقدر دوستش دارم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 17:53
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ