یافتن پست: #تنها

saman
saman

به چشمانم آموختم جز شاديها چيز ديگري را نبيند


اما غافل از اين بودم که اين چشم ها


به من خيانت خواهد کرد


و در مقابل غمها و تاريکي ها مرا تنها خواهند گذاشت


به خود گفته بودم زندگي را دگرگون خواهم کرد


تمام غمها و سياهي ها را به دست فراموشي خواهم سپرد


و آنها را در بستر زمان دفن خواهم کرد


اما غافل بودم و ندانستم زندگي بازيگريست


که آهنگ او هر لحظه تغيير ميکند


حال من مانده ام و تنهايي و يک دنياي غم و اندوه



(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 14:36
+4
saman
saman

همه شب نالم چون نی ، که غمی دارم


دل و جان بردی ، اما نشدی یارم


با ما بودی ، بی ما رفتی.


چون بوی گل به کجا رفتی؟


تنها ماندم ، تنها رفتی


چون کاروان رود...


فغانم از زمین بر آسمان رود


دور از یارم ، خون می بارم


فتادم از پا به ناتوانی


اسیر عشقم ، چنان که دانی


رهائی از غم نمی توانم


تو چاره ای کن که میتوانی


گر ز دل برآرم آهی


آتش از دلم خیزد


چون ستاره از مژگانم


اشک آتشین ریزد.


چون کاروان رود


فغانم از زمین


بر آسمان رود


دور از یارم خون می بارم


نه حریفی تا با او غم دل گویم


نه امیدی در خاطر که تو را جوبم


ای شادی جان ، سرو روان،


کز بر ما رفتی،


از محفل ما ، چون دل ما


سوی کجا رفتی؟؟


تنها ماندم ، تنها رفتی


چو ن بوی گل به کجا رفتی؟؟


به کجائی غمگسار من


فغان زار من بشنو...... باز آ


از صبا حکایتی از روزگار من بشنو


باز آ ..... باز آ..............سوی رهی


چون روشنی از دیده ما رفتی


با قافله باد صبا رفتی


تنها ماندم ، تنها ماندم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 14:34
+3
saman
saman
ای عشق من کو عهد و پیمانت؟

آواره شد مرغ غزل خوانت

نه کسی دمسازم شد

نه دلی همرازم شد، چه کنم؟

شاهد غمهایم همه شب سایه لرزانم

خاطره ها دارم به تو ای عشق گریزانم

تا کی باید به نیمه شبها، بشمارم من ستاره ها را؟، بس کن دوری تو بیا

عشق و بی تابی ها، رنج و بی خوابی ها، تو بیا خوابم کن؛ آتشم، آبم کن

بشنو قصه تالخ شبهایم را، بشنو نغمه قلب تنهایم را

من  ای صبا  رفتن به کوی دوست ندانم

تو می روی به سلامت سلام ما برسانی

صدای من در ظلمت شب، در آسمانها پرگیرد

بیا که با تو این دل من، سرود عشق از سرگیرد

به خدا از کلبه من، نور و شادی رفته دگر

هر شب من منتظرم، با چشم تر

شاهد غمهایم، همه شب، سایه لرزانم

خاطره ها دارم به تو ای عشق گریزانم

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 14:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میخواین بدونین تنهایی یعنی چی؟

تنهایی یعنی بری توالت , کارای لازم رو انجام بدی…

بعد شیر آب را واز کنی و ببینی ای دل غافل!! آب نیست…

اونوقت داد بزنی یکی آب برسونه…

ولی کسی نباشه یه آفتابه آب بده دستت!!!

هی وای… ببخشید اشک جلوی چشمامو گرفته دیگه نمی تونم ادامه بدم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:39
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آشنا هایم ;
غریبه هایی هستند ،
که تنها اسمشان را میدانم …
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 11:20
+3
saman
saman
دیدی که سخت نیست تنها بدون من!
دیدی صبح می شود شبها بدون من!
این نبض زندگی بی وقفه می زند!
فرقی نمی کند. . . .
با من. . . بدون من. . .!
دیروز گرچه سخت. . . .
امروز هم گذشت. . .
طوری نمی شود. . . .
فردا بدون من. . .!


(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 09:27
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی

قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/21 - 09:17
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
اصلا یارو عصبیم کرد دیگه حال پست ندارم.........................................
43 دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 23:58
+3
AmiR
AmiR
تنها تراز قبلم
تنها بدونه این که صدایی بیاید
تنهام بدونه اینکه کسی صدایم کند
تنها تراز هر تنهاییم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 21:45
+5
saman
saman
دیدی که سخت نیست تنها بدون من!
دیدی صبح می شود شبها بدون من!
این نبض زندگی بی وقفه می زند!
فرقی نمی کند. . . .
با من. . . بدون من. . .!
دیروز گرچه سخت. . . .
امروز هم گذشت. . .
طوری نمی شود. . . .
فردا بدون من. . .!

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 18:00
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ