یافتن پست: #تنگ

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ماهی را هروقت از آب بگیری ساعتی دیگر میمیرد.
تازه نیست گرفتن ماهی از دریا
نطفه ی شروع دوباره است که در کالبد ماهی میمیرد.
کاش پرنده ای از قفس آزاد کنیم.
با گرفتن هرماهی،پرنده ای در قفس میمیرد.
به شوق دریا،ازاتاقم تاساحل راشناکردم
امادریاشوقی برای آبهای آزاد نداشت.
بادستان کوچکم،قایق بزرگی ساخته ام
تاماهی قرمزهای تنگ بلور،دریارا خواب نبینند.
آخرین ویرایش توسط A-Sh-F در [1392/04/22 - 10:42]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 10:42
+3
sara
sara
بوی کاهگل می آید

بوی آب وخاک

بوی دلتنگی

نکندمن مرده ام؟!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 09:27
+3
binam
binam
در CARLO
هیف است ساعت دلتنگی
با همان عقربه ها هنوز در حال گردش باشد
وقتی که تو هستی
اما انگار که نیستی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 00:25
+7
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
دختره پست گذاشته:

دلم برای یک نفر تنگ است. نه میدانم نامش چیست و نه میدانم چه می کند. حتی

خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم. لبخندش را هم ندیده ام. فقط میدانم که باید

باشد و نیست !!

خب مستقیم بگو یکی بیاد منو بگیره، من شوهر میخوام... این ادا اُصولا چیه دیگه
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 19:08
+7
hosein
hosein
ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﻡ
ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ
ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ
ﺯﻧﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻣﺸﺘﺮﮎ…
ﺣﺮﻓﺶ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﻣﯽﮐﻨﻢ!
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﭼﺮﺍ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟
ﺧﻮﺑﯽ؟ ﺳﺮﻣﺎ ﮐﻪ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﺩﻟﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ
ﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺑﻢ
ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻡ
ﺍﺻﻼ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﻡ
ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺘﯽ ........
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 16:35
+8
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
بار دگر نامه ی تو باز شد
مستی ام از نامه ات آغاز شد
نام خدا زیور آن نامه بود
من چه بگویم که چه هنگامه بود
بوسه زدم سطر به سطر تو را
تا که ببویم همه عطر تو را
سطر به سطرش همه دلدادگیست
عطر جوانمردی و و آزادگیست
عطر تو در نامه چها میکند
غارت جان ودل ما میکند
از غم خود جان مرا کاستی
بار دگر حال مرا خواستی
بی تو چه گویم که مرا حال نیست
مرغ دلم بی تو سبکبال نیست
هر چه که خواندم دل تو تنگ بود
حال من و حال تو همرنگ بود
بی تو از این خانه دل شاد رفت
رفتی و بازآمدن از یاد رفت
هر که سر انگشت به در میزند
جان و دلم بهر تو پر میزند
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 14:02
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
بار دگر نامه ی تو باز شد
مستی ام از نامه ات آغاز شد
نام خدا زیور آن نامه بود
من چه بگویم که چه هنگامه بود
بوسه زدم سطر به سطر تو را
تا که ببویم همه عطر تو را
سطر به سطرش همه دلدادگیست
عطر جوانمردی و و آزادگیست
عطر تو در نامه چها میکند
غارت جان ودل ما میکند
از غم خود جان مرا کاستی
بار دگر حال مرا خواستی
بی تو چه گویم که مرا حال نیست
مرغ دلم بی تو سبکبال نیست
هر چه که خواندم دل تو تنگ بود
حال من و حال تو همرنگ بود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 00:26
+3
hosein
hosein
بدترین شکل دلتنگی آن است که در کنارش باشی و بدانی که به او نمیرسی <img src=(" title=":((" />(((((((
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 19:22
+6
sara
sara
یک نفر گاهی همه کس است ...

برای همین است که دلت
برای همان یک نفر تنگ می شود

این روزها بار عظیمی

بر شانه هایم نشسته

باری بیشتر از توان شانه هایم

مثل الان ...

که تنها نشسته ام

نه اتفاق بدی افتاده ...

نه از دستش ناراحتم ...

نه بیمارم ... و نه ...

ولی از ته دل چیزی کم دارم

ببین ...

دستانت را

حضورت را

خود خودت را کم دارم

نه صدایت را ، آن

هم از فاصله هزار کیلومتری ...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/19 - 10:00
+4
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
دلم تنگ است

بسان قایقی گم گشته در دریا

پر از ترس است

نمیدانم کجا بودم کجا هستم

مقصد نامعلوم است

در این آشفته بازار

به دیدار تو مشتاقم

دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 22:15
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ