یافتن پست: #تنگ

alifabregas
alifabregas
من از این همه سلامِ ضبط شده خسته ام جانم! دلم حرفی نو میخواهد .. حرفی ناب ساده هم اگر باشد عیبی ندارد.. مثلا بگو دلم برایت تنگ شده همین!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 17:38
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
من به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم ...

فریدون [!]
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 00:30
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
خدا: بنده ي من نماز شب بخوان و آن يازده رکعت است.

بنده: خدايا !خسته ام!نمي توانم

خدا: بنده ي من، دو رکعت نماز شفع و يک رکعت نماز وتر بخوان.

بنده: خدايا !خسته ام برايم مشکل است نيمه شب بيدار شوم.

خدا: بنده ي من قبل از خواب اين سه رکعت را بخوان

بنده: خدايا سه رکعت زياد است

خدا: بنده ي من فقط يک رکعت نماز وتر بخوان

بنده: خدايا !امروز خيلي خسته ام!آيا راه ديگري ندارد؟

خدا: بنده ي من قبل از خواب وضو بگير و رو به آسمان کن و بگو يا الله

بنده: خدايا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم مي پرد!

خدا: بنده ي من همانجا که دراز کشيده اي تيمم کن و بگو يا الله

بنده: خدايا هوا سرد است!نمي توانم دستانم را از زير پتو در بياورم

خدا: بنده ي من در دلت بگو يا الله ما نماز شب برايت حساب مي کنيم

بنده اعتنايي نمي کند و مي خوابد

خدا:ملائکه ي من! ببينيد من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابيده است چيزي به اذان صبح نمانده، او را بيدار کنيد دلم برايش تنگ شده است امشب با من حرف نزده

ملائکه: خداوندا! دوباره او را بيدار کرديم ،اما باز خوابيد

خدا: ملائکه ي من در گوشش بگوييد پروردگارت منتظر توست

ملائکه: پروردگارا! باز هم بيدار نمي شود!

خدا: اذان صبح را مي گويند هنگام طلوع آفتاب است اي بنده ي من بيدار شو نماز صبحت قضا مي شود خورشيد از مشرق سر بر مي آورد

ملائکه:خداوندا نمي خواهي با او قهر کني؟

خدا: او جز من کسي را ندارد...شايد توبه کرد...

بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 23:32
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

شبی با بید می رقصم، شبی با باد می جنگمکه چون شب‌بو به وقت صبح، من بسیار دلتنگممرا چون آینه هر کس به کیش خود پنداردو الّا من چو می با مست و هشیار یکرنگمشبی در گوشه ی محراب قدری ربّنا خواندمهمان یک بار تار موی یار افتاد در چنگماگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیستکه من گریانده‌ام یک عمر دنیا را به آهنگمبه خاطر بسپریدم دشمنان! چون نام من عشق استفراموشم کنید ای دوستان! من مایۀ ننگممرا چشمان دل سنگی به خاک تیره بنشانیدهمین یک جمله را با سرمه بنویسید بر سنگم

دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 22:34
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO

براش اس فرستادم : دلم برایت تنگ شده جوابش : کمتر بهم فکر کن تا دلتنگ نشی!!!


 


 


اونشب تا صبح گریه کردم نه به خاطر بی علاقه بودنش نسبت به من: برای اینکه


 


 


اصلا نفهمید دلتنگی دست خودم نبود وگرنه به جای کمتر هیچوقت بهش فکر نمیکردم

.

دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 20:14
+6
sara
sara
اگر دلت گرفت...
سکوت کن...
این روزها هیچکس معنی دلتنگی را نمیفهمد!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 11:04
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO




ای که داشتنت آرزوی دست نیافتنی !


برایت از عشق می‌سرایم و تو هرگز دلنوشته‌هایم را نمی‌خوانی .


دلتنگ دیدارت می‌شوم و تو هرگز نمی‌آیی .


لحظه‌ها را به یادت سر می‌کنم و تو هرگز نمی‌دانی .


این است ، قصه تلخ جدایی .

1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/27 - 02:30
+7
alifabregas
alifabregas
نه اسمش عشـــــــــق است، نه علاقه، نه حتی عادت، اشتباه محض است دلتنگ کسی باشی که دلـــش با تـــــــــو نیســـت !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 23:01
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


من دیوانه ی آن لحظه ای هستم که تو دلتنگم شوی و محکم در آغوشم بگیــری و شیطنت وار ببوسیم و من نگذارم ! عشق من ، بوسه با لجبازی ، بیشتر می چسبد !


2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 18:20
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برامشاید بیداری مثل من به فکر اون خاطره هامشاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده هابگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله هابا هر قدم برداشتنت فاصله بین مون نشستلحظه ای که بستی در و شنیدی قلب من شکست؟یادت بیاد که من کی ام همون که میمیره براتهمونی که دل نداره برگی بیفته سر راهتنمیتونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهامتو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هامازکی داری تو دور میشی ؟! از من که میمیرم براتاز منی که دل ندارم برگی بیفته سر راهتبگو من از کی بگیرم حتی یه بار سراغ تودارم حسودی میکنم به آیینه اتاق توکاش جای اون آیینه بودم هر روز تورو می دیدمت اگر که بالشت بودم هر لحظه میبوسیدمت

دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 14:59
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ