یافتن پست: #تو

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ساندویچ مرغ کباب‌شده

وعده غذایی: ناهار شام
زمان پخت : 20 دقیقه
نوع غذا: پیتزا و ساندویچ
زمان آماده سازی مواد: 15دقیقه

مناسب برای 6 نفر :
سس سویا : 3 قاشق غذاخوری
آبلیموی تازه : 3 قاشق غذاخوری
سینۀ مرغ بدون پوست و استخوان : 3 عدد
پیاز قرمز نازک حلقه‌حلقه شده : یک عدد بزرگ
نان پیتا : 6 عدد
کاهوی خردشده : نصف یک دسته
زیتون سیاه : 300 گرم
جوانۀ گندم و نمک و فلفل سیاه تازه : به مقدار لازم
سیر ریز‌شده : یک حبه
آویشن خشک‌شده : 2 قاشق چایخوری
گوجه‌فرنگی خرد‌شده : 2 عدد کوچک
روغن زیتون : 1/4 پیمانه
پنیر فتا خردشده : یک پیمانه

مواد لازم برای سس ماست:
روغن زیتون : یک قاشق غذا‌خوری
گردوی خردشده : 1/4 پیمانه
سیر خردشده : یک حبه
ماست ساده :یک پیمانه

یک ساندویچ ساده, با طعمی اشتها برانگیز
سینه های مرغ را می‌شوییم و خشک می‌کنیم. 3 قاشق غذا خوری آبلیمو، سس سویا، سیر و 1 قاشق چایخوری آویشن را در یک ظرف شیشه‌ای با هم مخلوط می‌کنیم.
مرغ ها را اضافه کرده و آنها را برمی‌گردانیم تا این مایع تمام سطح مرغ را بپوشاند و روی آن سلفون می‌کشیم. می‌گذاریم 30 دقیقه در دمای اتاق بماند.
گوجه‌فرنگی‌ها و پنیر فتا را در یک ظرف کوچک مخلوط می‌کنیم. 2 قاشق غذاخوری آبلیمو و روغن زیتون و 1 قاشق باقی مانده آویشن را به آن اضافه می‌کنیم و هم می‌زنیم تا با هم مخلوط شوند. می‌گذاریم نیم ساعت در دمای اتاق بماند.

سس ماست:
در یک ظرف کوچک ماست، سیر، گردو و روغن زیتون را با همزن می‌زنیم، در آن را می‌گذاریم و تا زمانی که از آن استفاده کنیم، می‌گذاریم در یخچال بماند. گریل را روی شعلۀ متوسط قرار می‌دهیم. روغن‌زیتون را روی سبد گریل اسپری می‌کنیم.
سینه‌های مرغ را 8 تا 10 دقیقه گریل می‌کنیم، به اندازه‌ای که رنگ صورتی در ضخیم‌ترین قسمت آن دیده نشود. حلقه‌های پیاز را روی سبد گریل پخش می‌کنیم و در حالی که مرغ دارد می‌پزد آنها را کباب می‌کنیم.
سبد گریل را بطور مرتب برمی‌گردانیم. حلقه‌های پیاز باید تیره شوند که 8 تا 10 دقیقه طول می‌کشد. وقتی مرغ و پیاز پخته شد، هر طرف نان پیتا را 2 دقیقه روی گریل قرار می‌دهیم. مرغ را به قطعات بسیار نازک می‌بریم.
در زمان سرو کردن غذا، تمامی مواد لازم را سر سفره بیاورید و بگذارید هر کس خودش ساندویچ‌اش را درست کند. هر یک از نان‌های پیتا را دو نیم ‌کنید. برای درست کردن ساندویچ چند تکه از مرغ کباب‌شده، 3 تا 4 حلقه از پیاز، یک قاشق غذا خوری مخلوط گوجه فرنگی و پنیر فتا، کاهو، زیتون سیاه (آب گرفته، نصف کنید و هسته آن را در بیاورید)، روغن زیتون را روی نان قرار ‌دهید. روی آن سس ماست و مقداری جوانۀ گندم، نمک و فلفل بریزید. کناره‌های نان را تا ‌کنید و میل بفرمایید.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 21:43
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من دیگه نمیتونم بدون تو ادامه بدم، تو اگه میتونی خودت ادامه بده
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 21:27
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

يه روز تو تاكسي نشسته بودم يه دختره هم كنارم نشسته بود از يه خيابون رد ميشديم كه پمپ گاز داشت.


راننده تو آينه نيگا كرد و گفت خانوم، آقا ، اجازه ميدين خلوته يه گاًزبزنم.


من گفتم مشكلي ندارم و دوتايي به دختره نيگا كرديم جواب داد نه تورو خدا من نامزد دارم ردش ميمونه


من


راننده


مخزن خالی گاز {-16-}
3 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 21:20
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
جدیدترین سوال حیف نون: من نمیدونم وقتی تو عروسی میگن به افتخار داماد دست بزنین:دقیقاًبه کجاش دست میزنند که بعدش میگن شله..شله؟!!
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:57
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ایرانی ها وقتی از خونه میرن بیرون :

آخیش پوسیدیم تو اون چار دیواری . . .

.

.

.

وقتی برمیگردن خونه:

هیچ جا خونه خود آدم نمیشه . . . :|

.

.

خود درگیری از صفات بارز ما ایرانیاست . . .
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:18
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
خدایـــــــــــــا ...!
اگه یه روز فراموش کردم خدای ِ بزرگـــــــــــــی دارم ...
تو فرامـــــــــــــوش نکن که بنده کوچیکـــــــــــــی داری ...
با نوازشی و یا شاید تلنگری آرام وجودت را ،
همراهیت را ، مهربانی و بزرگی ات را برایم یاداوری کن.....
.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:16
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







♥•٠·˙
مجری : کجا بودی پسر عمه؟
پسرعمه: رفته بودم کتابخونه که درسامو بخونم دیگه!
مجری: کتابخونه بودی یا استخر؟
پسرعمه: کتابخونه
مجری: پس چرا مایو پاته؟
پسرعمه: آخه میخواستم غرق درس خوندن شم!
مجری: میدونی وقتی دروغ میگی دماغت دراز میشه؟
پسرعمه: فدای سرت،خواستم برم دانشگاه عملش میکنم!
مجری: ینی پینوکیو آخرش آدم شد تو نشدی!
پسرعمه: اون یه فرشته مهربون پیشش بود انگیزه داشت، من بدبخت دارم با گاو و گوسفند زندگی میکنم، همینی که هستم هم از سرتون زیاده!






دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:16
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتم برم ورزش کنم!
گرمکن نارنجی‌ مو پوشیدم و زدم بیرون.
و حالا
توجه شما رو به تیکه‌های ملت غیور ایران جلب مى كنم :


نارنگی کجا میری؟
پرتقال بدو تا نخوردمت!
هویج مگه خرگوش دنبالت کرده؟!
ته ‌سیگار...!
فانتا گازت نپره انقد بالا پایین میپری!؟
رفتگر برو 9 شب بیا بابا!
چی‌توز موتوریه!
سن ایچ و دیگر هیچ!
لینا توپی!!
اسمارتیز بقیه دوستات کجان؟
بچه‌ها! بچه ها! گارفیلد!


زندگیه ما داریم....؟؟؟!

2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:05
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به این بــاور رسیده ام
لذتی که تو سکوت و بی اعتنایی
به بعضی حرفا و بعضی آدما هست
تو خیلی از لذت ها و خوشی های دنیوی نیست ... !
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:03
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ الرﺣﻴﻢ
.
.
.
.
.
.
همیشه دوست داشتم تو پستام نام خدا از همه بیشتر لایک بخوره من نوشتمش گذاشتمش سر جاش
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:02
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ