♥ نگار ♥
دیروز داشتم حرف یه دانشمندی رو گوش میدادم در مورد خانما صحبت میكرد
میگفت: خانما حساسن؛مثلا از سوسك بدشون میاد و میترسن،
چون سوسك خشنه... پاهای زبری داره... رنگش قهوه ای سوخته هست.
حالا شما فرض كنید مثلا سوسك صورتی بود، چه بسا كه حتی خانما اقدام به جمع آوری اونا هم میكردن!!!!
من o_O
سوسك صورتی *_*
هر كی موافقه بلایكه
alijoon
حسرت واقعی را آن روزی میخوری
که میبینى به اندازه سن و سالت زندگى نکرده ای . . .
alijoon
گوش کن میخوام برات پسر بودن رو تعریف کنم!
.
.
.
.
.
پسر بودن یعنی نافتو که بریدن روش 2 سال حبس هم بریدن
پسر بودن یعنی فقط تا اخر دبستان بابا مامان پشت سرتن بعدش جامعه بزرگت میکنه
پسر بودن یعنی فقط یه سال وقت داری که کنکور قبول نشی
پسر بودن یعنی بعد 18 دیگه یا سربازی یا سربار
پسر بودن یعنی استرس سربازی و حسرت درس خوندنه بدون استرس
پسر بودن یعنی بعد بابا، مرده خونه بودن، سنم نمیشناسه یعنی چی؟؟ یعنی بابا نباشه نون باید بدی حالا 5 ساله باشی یا 50 ساله
پسر بودن یعنی حفظ خواهر و مادر و همسرت از هر چی هیزیه
پسر بودن یعنی آزادی که از ( آ ) اولش تا ( ی ) آخرش همش مسئولیته
پسر بودن یعنی جنگ که شد گوشت تنت سپر ناموسته
پسر بودن یعنی یه سگ دو زدن واسه یه لقمه نون که جلو زن و بچه کم نیاری
پسر بودن یعنی واسه عید لباس نخری که دخترت واسه خریده لباس کم و کسر نیاره
"پسر بودن یعنی بی پول عاشق نشی"
پسر بودن یعنی حرفایی که میمونه تو دل
پسر بودن یعنی " مرد که گریه نمیکنه "
پسر بودن یعنی همیشه بدهکار بودن به همه
پسر بودن یعنی بعد سربازی روز اول کلی تحویلت میگیرن روز دوم به چشه زالو نگات میکنن
پسر بودن یعنی .......... مسئولیت مسئولیت
یکم به خودمون بیایم ببینیم کجا وایسادیم.
به سلامتـــــــــــــــی همه پسرا
♥ نگار ♥
هفته پیش یه وانتی اومده بود داشت اصفناچ(اسفناج) میفروخت مثل این که ارزون بوده بعد مادر گرام ما هم برداشته 7کیلو خریده این ی لیست خلاسه از اون چیرایه که ما توی این هفته خوردیم
بورانی اسفناج
آش دوغ (سبزی اصلیش اسفناجه)
خورشت آلو اسفناج
اسفناج پولو
سالاد اسفناج
ماست و اسفناج .
ی حسی میگه خود ملوان زبل هم این همه اسفناج توی ی هفته نخورده بود
الان هم داره اسفناج سرخ میکنه خدا به خیر بگزرونه
♥ نگار ♥
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﻭﺍﻗﻌﯽ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺍﺣﺴﺎﺱ
ﮐﺮﺩﻡ |:
ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺤﮑﻢ ﻭ ﻗﻮﯼ ﻭ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﻭ .... |:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. ﻻﻣﺼﺐ ﺩﺭ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﺮﺑﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯿﺸﺪ ﮐــــــــﻪ !!